سایت رسمی و تخصصی روانشناسی

سایت رسمی و تخصصی روانشناسی

مدیر سایت مهران حکمت
سایت رسمی و تخصصی روانشناسی

سایت رسمی و تخصصی روانشناسی

مدیر سایت مهران حکمت

10نکته برای اولین جلسه خواستگاری

نکته برای اولین جلسه خواستگاری

جلسه خواستگاری


در ازدواج های سنتی بخش مهمی از شناخت در جلسه خواستگاری اتفاق می افتد. شما شاید چندین جلسه در خواستگاری و حتی در خلوت با همسر آینده تان مذاکرده داشته باشید اما غیر از این مذاکره ها، مواردی هستند که در اولین برخوردها خود را نشان می دهند و شما باید برای داشتن یک جلسه خواستگاری موفقیت آمیز به آنها توجه کنید.

 


 

1- دقت کنید شخصی که برای ازدواج انتخاب می کنید، آیا شخصیت اجتماعی است؟ یعنی مجموعه حرکات، رفتارها، آداب معاشرت و برخورد اجتماعی اش با عقاید شما همخوانی دارد یا خیر؟ اگر همخوانی وجود داشت، تحقیقات جزئی در مورد خانواده اش به عمل آورید و خانواده او را با خانواده خود از لحاظ اقتصادی و اجتماعی مقایسه کنید، اگر در یک ردیف بودید، به خواستگاری بروید یا اجازه دهید به خواستگاری تان بیایند.

جلسه خواستگاری

 

2-  در مراسم خواستگاری، زیباترین لباس های تان را به تن کنید و پوششی مناسب داشته باشید چرا که اولین دیدارها همیشه در اذهان باقی می ماند. در تمام طول مراسم خواستگاری، متانت و وقار باید از ناحیه هر دو خانواده مراعات شود.

 

3- هنگام صحبت کردن فرد مورد نظرتان، سراپا گوش باشید و دقت لازم را به عمل آورید تا مطالب گفته شده را بهتر بتوانید به خاطر بسپارید و هنگامی که خودتان صحبت می کنید نیز سعی کنید سنجیده حرف بزنید.

 

4- در هنگام صحبت کردن با فرد مورد نظر، بنا را بر صداقت بگذارید و متعهد شوید که آن چه می گویید، کاملاً از سر صداقت باشد و به این تعهد خود نیز پایبند شوید. بهتر است به عنوان اولین سؤال، از فرد مقابل بخواهید خودش را به طور کامل معرفی کند و خلاصه ای از گذشته زندگی اش را برای شما بگوید و خودتان نیز متقابلاً خلاصه ای از سرگذشت خود را مطرح کنید.

جلسه خواستگاری

5- پس از این که از گذشته و شرح حال فرد مقابل مطلع شدید، می توانید دیدگاه او را درباره مذهب جویا شوید و بعد، متقابلاً دیدگاه خودتان را راجع به مذهب مطرح کنید. مطلب دیگری که می توانید سؤال کنید، نگرش مخاطب شما درباره مسائل اقتصادی و نحوه درآمد است. شغل و میزان درآمد ماهیانه خود را مطرح کنید و آن چه واقعاً هست را بگویید.

آقایان باید امکانات مالی خود را توضیح دهند، اگر توان مالی شان در شرایط فعلی، بیش تر از امکانات موجود نیست، این مورد را نیز تذکر دهند و سپس، نظر دختر خانم را در این مورد بپرسند و ببینند ایشان چه مقدار پول را برای داشتن یک رفاه نسبی لازم می دانند و اگر خواسته های ایشان با درآمد آنان همخوان نیست، موضوع را مطرح و روی آن تأکید نمایند.

 

6- وعده ها و قول هایی که با امکانات شما نمی خواند و امکان برآورده شدنش نیست، ندهید. همیشه برای بهتر شدن زندگی، تلاش کنید اما قول های نا به جا ندهید. علاوه بر نگرش خود و فرد مورد نظر در مورد مسائل مادی و اقتصادی، باید موقعیت اقتصادی هر دو خانواده را با یکدیگر مقایسه کنید. بسیار مهم است که دختر و پسر از یک ردیف اقتصادی با یکدیگر ازدواج کنند و ازدواج طبقات متضاد اجتماعی، اصلاً صلاح نیست.

 

7- یکی دیگر از مطالبی که حتماً باید در جلسه خواستگاری پرسیده شود، ارزش های خانوادگی ست. باید پی ببرید که در خانواده فرد مقابل، چه چیزهایی ارزش است. برای نمونه، اگر در خانواده شما، تحصیل جایگاه مهمی دارد و برای تحصیلات و فرد تحصیلکرده ارزش زیادی قائل اید، اما در خانواده شخص مورد نظر، هیچ بهایی به تحصیل داده نمی شود، جای تأمل دارد؛ باید اندکی دست نگه دارید.

جلسه خواستگاری

 

8- هریک از طرفین در جلسه خواستگاری باید از طرف مقابل بپرسد به نظر او، یک همسر ایده آل چه شرایطی باید داشته باشد؟ اگر خصوصیاتی که مطرح می شود، در وجود او نیست، به سرعت اعلام کند که این خصوصیات فردی مورد نظر شما، در من نیست و یا اصلاً نمی توانم این گونه باشم.

 

9- خانم ها حتماً باید از خواستگارشان سؤال کنند که به نظر او زن باید با چه نوع پوششی در اجتماع ظاهر شود، چگونه باید با مردم نشست و برخاست کند، نظرش راجع به شاغل بودن زن چیست و ... اگر خانم ها در شرایط فعلی شاغل بوده و به شغل شان نیز علاقه مند هستند و کار کردن برای شان اهمیت دارد، اما احساس می کنند که خواستگارشان نظر چندان مساعدی نسبت به شاغل بودن آنان ندارد، باید به این نکته تأکید شدید کنند؛ حتی در صورت لزوم، آن را شرط ضمن عقد قرار دهند.

 

10- مسأله دیگری که باید در خواستگاری مطرح شود، برنامه های فعلی و برنامه های آینده است. وضعیت فعلی تان را کاملاً مشخص نمایید، برنامه های آینده را نیز حتماً مطرح کنید. اگر قصد ادامه تحصیل دارید، این نکته را تذکر دهید. اگر قصد جا به جایی و مسافرت خارج از کشور دارید، باید پیش از ازدواج مطرح نمایید. اگر بیماری جسمانی خاصی دارید و یا قبلاً در زندگی شما اتفاقی افتاده است( نامزدی یا عقدی داشته و ناموفق بوده اید یا مسائل مشابهی داشته اید) آن را پنهان نکنید. شاید همه این مطالب را در جلسه خواستگاری نتوان مطرح کرد؛ هیچ اشکالی ندارد، تعداد جلسات خواستگاری را اضافه نمایید، مشروط بر این که حسن نیت داشته باشید.

جلسه خواستگاری

ارزیابی جلسه گفتگو

پس از این که در طول جلسات خواستگاری، اطلاعات لازم را دریافت کردید و نکته ای برای تان مبهم نماند، زمان ارزش یابی و تجزیه و تحلیل فرا می رسد.

فرد مورد نظر را مورد مطالعه قرار دهید، نکات مثبت را در شخصیت و موقعیت او جست و جو کنید و آن را در یک ستون زیر هم قرار دهید. در مقابل، ستونی را نیز به صفات و خصوصیات منفی اش اختصاص دهید. آن مورد یا مواردی از خصوصیات منفی که اطمینان صد در صد دارید تغییر می نماید را مثبت حساب کنید و سپس، آن ها را مورد سنجش قرار دهید و تحلیل کنید.

گاهی اوقات یک مورد منفی به تمام موارد مثبت برتری دارد. برای نمونه فرد مورد نظر، تحصیلات و شغل خوبی دارد، از خانواده خوب و نجیبی برخوردار بوده و موقعیت اقتصادی اش نیز مناسب است، اخلاق خوبی هم دارد اما تفاوت سنی خیلی زیادی با شما دارد؛ در این شرایط باید دست نگه داشته و برای ازدواج، عجله نکرد.

 

چه قدر عاشق هستید؟

http://open.az/uploads/posts/2011-05/1304935052_225233_lyubov_-roza_-cvetok_-devushka-i.jpg

 

عشق هم بالاخره اتفاقی است که به قول شاعر، خواه ناخواه رخ می‌دهد. برای خیلی از روان‌شناس‌ها مطالعه این پدیده جالب است. بعضی‌ها مانند استرنبرگ حتی نظریه‌ای علمی ‌درباره عشق دارند.

 استرنبرگ معتقد است که یک عشق کامل سه جنبه دارد. اولین جنبه، وفاداری به معشوق است، دومی، ‌احساس صمیمیت نسبت به او و سومی، ‌داشتن میل جنسی به معشوق است. به نظر استرنبرگ، هر کدام از اینها که وجود نداشته باشد، یک جای کار دارد می‌لنگد. پرسشنامه زیر خیلی به جزییات عشق کاری ندارد و می‌خواهد به طور کلی بگوید که آیا شما عاشق هستید یا نه؟ این تست در دانشگاه نورس ایسترن بوستون تهیه شده است.

 

چگونه از این تست استفاده کنیم؟


عبارات زیر را بخوانید. معشوق‌تان را تصور کنید و نام معشوق‌تان را به جای کلمه او بگذارید. حالا اگر با هر عبارت به طورکامل موافق بودید، عدد 7، اگر نسبتا موافق بودید، عدد 6 ، اگر کمی‌ موافق بودید عدد 5، اگر عبارت را هم درست می‌دانستید و هم غلط (یعنی در مورد نظرتان مطمئن نبودید)، عدد 4، اگر با آن کمی ‌مخالف بودید، عدد 3، اگر نسبتا مخالف بودید، عدد 2 و اگر به‌طور کامل مخالف بودید عدد 1 را جلو عبارت بنویسید.


1) برای رسیدن به او خیلی عجله دارم.


2) او را خیلی جذاب می‌دانم.


3) او نسبت به بیشتر مردم، عیب‌های کمتری دارد.


4) برای او هر کاری که لازم باشد، انجام می‌دهم.


5) به نظر من، او خیلی دلربا است.


6) دوست دارم احساساتم را با او در میان بگذارم.


7) وقتی با هم کاری را انجام می‌دهیم، کار برایم خیلی خوشایند است.


8) دوست دارم که او حتما مال من باشد.


9) اگر اتفاقی برای او بیفتد؛ خیلی ناراحت می‌شوم.


10) خیلی وقت‌ها به او فکر می‌کنم.


11) خیلی مهم است که او به من علاقه داشته باشد.


12) وقتی با او هستم، کاملا خوشحالم.


13) برایم دشوار است که برای مدتی طولانی از او دور باشم.


14) خیلی به او علاقه دارم.

 

 نتیجه :

راهنمای نمره‌گذاری:


حالا عددهایی را که جلوی هر عبارت گذاشته‌اید، با هم جمع بزنید.


• شمایی که بالای 89 نمره آورده‌اید، وضع‌تان خراب است. شما بدجوری عاشق شده‌اید و اگر صادقانه به پرسش‌ها پاسخ داده‌اید، در عشق‌تان هیچ شکی نمی‌توان کرد.


• اگر نمره‌تان حول و حوش 78 تا 88 می‌چرخد، شما هم به احتمال خیلی زیاد عاشق هستید و چیزی نمانده است که در بالای قله عشق بایستید.


• اما اگر نمره‌تان بین 68 تا 77 باشد، احتمال کمتری وجود دارد که عاشق باشید. اما شما هم به هر حال عاشق‌اید.


• کسانی که از 68 پایین‌تر آورده‌اند، بهتر است که خودشان را گول نزنند. به احتمال زیاد چندان عاشق نیستند.


• کسانی که از 58 پایین‌ترند، به‌ هیچ‌وجه عاشق نیستند. این گروه بهتر است پیشه دیگری برای خودشان دست و پا کنند و یا اسم احساسات رقیق‌شان را نگذارند عشق

 


تست روانشناسی عشق

این تست یک تست ساده و جذاب است.با صداقت و درستی به آن جواب دهید .در نظر داشته باشید که ممکن است شما به سوالی برسید و از گزینه های داده شده پاسخی را انتخاب کنید که فکر می کنید جواب بهتری دارد ویا مناسب تراز گزینه ی دیگر است . این کار کاملا اشتباه است . پس سعی کنید خودتان را در جایگاه فردی قرار دهید که اتفاقات برای او می افتد در این حالت اطمینان داشته باشید که سوالات و پاسخها به واقعیت نزدیکتر خواهد شد تا از پاسخ های آن لذت کافی را ببرید.

پس شروع می کنیم

سوال اول :
شما به طرف خانه کسی که دوستش دارید می روید .
دو راه برای رسیدن به آنجا وجود دارد :
یکی کوتاه و مستقیم است که شما را سریع به مقصد می رساند ولی خیلی ساده و خسته کننده است اما راه دوم به طور قابل ملاحظه ای طولانی است ولی پر از مناظر زیبا و جالب . حال شما کدام راه را برای رسیدن به خانه محبوبتان انتخاب می کنید ؟
راه کوتاه یا بلند ؟

سوال دوم :

در راه دو بوته گل رز می بینید . یکی پر از رزهای قرمز و دیگری پر از رزهای سفید . شما تصمیم می گیرید که 20 شاخه از رزها را برای او بچینید . چند تا را سفید و چند تا را قرمز انتخاب می کنید ؟ ( شما می توانید یا همه را یک رنگ یا از ترکیب دو رنگ انتخاب کنید ) .

سوال سوم :

بالاخره شما به خانه او می رسید .
یکی از افراد خانواده در را بر روی شما باز می کند .
شما می توانید از آنها بخواهید که دوست شما را صدا بزنند .
یا اینکه خودتان او را خبر می کنید ؟
حال چکار می کنید ؟

سوال چهارم :

شما وارد منزل شده به اتاق او می روید ولی کسی آنجا نیست . پس تصمیم می گیرید که رزها را همان جا بگذارید .
ترجیح می دهید آنها را لب پنجره بگذارید یا روی جلوی آینه ؟

سوال پنجم :

صبح زمانی که از خواب بلند شدید سر سفره صبحانه می روید به نظر شما وقتی که آنجا می روید او زودتر از شما آمده است ؟ یا نه !

سوال آخر :

وقت برگشت به خانه است آیا راه کوتاه و ساده را انتخاب می کنید ؟ یا ترجیح می دهید از راه طولانی و جالب تر بروید ؟

جوابها :

جواب سوال یک :

جاده نشان دهنده ی عشق است اگر راه کوتاه را انتخاب کرده اید زود و آسان عاشق می شوید .
ولی اگر راه طولانی را انتخاب کرده اید به سادگی عاشق نمی شوید و زمان بیشتری برای آن صرف می کنید .

جواب سوال دوم :

تعداد رزهای قرمز نشان دهنده ی آن است که در یک رابطه چقدر از خودتان مایه می گذارید و تعداد رزهای سفید بر عکس نشان می دهد که شما چقدر در آن رابطه از طرف مقابل انتظار محبت دارید .
به طور مثال اگر 18 رز قرمز و 2 رز سفید انتخاب کردید بدین معناست که شما 90 درصد محبت می کنید و 10 درصد انتظار محبت از طرف مقابل دارید .

جواب سوال سوم :

نشان دهنده ی طرز برخورد شما با مشکلات در یک رابطه است .
اگر شما از اعضای خانواده درخواست کرده اید که محبوبتان را صدا بزنند بدین معناست که شما از مواجه شدن با مشکلات می ترسید و امیدوار هستید که مشکلات به خودی خود حل شوند .
ولی اگر خودتان به اطاقش رفته اید که او را ازحضور خود مطلع کنید این نشان می دهد که شما خود با مشکلات روبرو می شوید و دوست دارید آنها را هر چه زودتر حل کنید .

جواب سوال چهارم :

محل قرار دادن رزها نشان دهنده ی اشتیاق شما به دیدن محبوبتان است . اگر آنها را جلوی آینه می گذارید نشان می دهد که دوست دارید او را زیاد ببینید و اگر آنها را لب پنجره قرار می دهید یعنی اگر او را زیاد هم نبینید مشکلی به وجود نمی آید .

جواب سوال پنجم :

نشان دهنده ی نگرش و طرز فکر شما در مورد کاراکتر و شخصیت فرد محبوبتان است اگر شما او را در حالی که سر سفره نیامده است و جای او را خالی می بینید یعنی او را همانطور که هست دوست دارید و اگر او را سر سفره دیده اید یعنی انتظار دارید که او مطابق میل شما بشود .

جواب سوال آخر :

راه بازگشت به خانه نشان دهنده ی دوام عشق شماست .
اگر راه کوتاه را انتخاب کرده اید مدت عاشق بودن و دوست داشتن شما کوتاه است و اگر راه بلند را انتخاب کرده اید مدت زیادی در عشق خود پایدار می مانید .
امیدوارم خوشتان آمده باشد.

دختران در آرزوی پسر بودن


دختران در آرزوی پسر بودن


من یک دختر هستم اما احساس می کنم به عنوان یک دختر جذابیتی برای جنس مخالف ندارم. رفتارهایم پسرانه است و همیشه به فعالیت هایی علاقه دارم که در میان دختران جاذبه ندارد. از وقتی یادم می آید در دوران کودکی به بازی با پسران علاقه داشتم و بازی های پسرانه را می پسندیدم. از موی بلند و ظاهری دخترانه خوشم نمی آمد و همیشه از مادرم می خواستم که لباس هایی شبیه به لباس پسران برایم تهیه کند.

امروزه تشابه دختران به ظاهری پسرانه و تشابه پسران به ظاهری دخترانه در میان جمعیت جوان ما زیاد به چشم می خورد و نقش های خاص جنسیتی در میان هر دو جنس کم رنگ شده است و آنچه ارزش قلمداد می شود دارا بودن روحیه پسرانه است. تمایل دختران به رفتاری پسرانه و بالعکس، از کودکی آنها و شیوه های تربیتی خانواده، جنسیت همسالان و دوستان، و فرهنگ جامعه نشأت می گیرد. نقش هایی که پدر و مادر در خانه ایفا می کنند و میزان تأثیری که بر فرزندان دارند می تواند تا حد بالایی در شکل گیری نقش های جنسیتی موثر باشد. در نگاهی تشخیصی شکل گیری شخصیت و هویتی متناقض با جنسیت به علل و عوامل متعددی وابسته است که در این میان همانند سازی از پدر و مادر و اطرافیان در دوران تربیت از الویت زیادی برخوردار است.


اگر دختران ما در خانواده و البته در جامعه مورد پذیرش قرار بگیرند، ضعیف قلمداد نشوند و مورد محدودیت های بی جا قرار نگیرند و تبعیض های رفتاری میان خود و جنس مخالف را از نظر شخصیتی کمتر مشاهده کنند، تمایل کمتری به تظاهر به پسر بودن می کنند.

پدر و مادر از زمان تولد در نوع رفتار با کودک خود براساس ذهنیت و آرمان های ذهنی خود عمل می کنند. در خانواده ای که آرزوی داشتن پسر یا دختر وجود داشته، والدین سعی می کنند تا در صورت به دنیا آمدن فرزند نیز همان نقش ها و رفتارهای کلیشه ای مورد دلخواه خود را در او ایجاد کنند. و یا در خانواده ای که پدر نقش پر رنگ تر رفتاری را بر عهده دارد می تواند خصوصیات مردانه تری را در دختران خود ایجاد کند. همین اتفاق زمانی هم که مادر از خصوصیات مردانه بیشتری برخوردارست،یا مستقل تر عمل می کند، و در رفتارهایی همچون اتکاء به نفس، دفاع از حقوق شخصی، نداشتن ظرافت های رفتاری و... قوی تر است نیز ،رخ می دهد.


دخترانه
پسرانه

یک روان شناس بر نقش عوامل تربیت اجتماعی تأکید می کند و می گوید: الگوها و امتیازاتی که جامعه به فرد می دهد بر رفتارهای فردی تأثیر بسیاری دارد . در الگوهای فرهنگی که پسران از آزادی بیشتری برخوردارند، دختران را بر آن می دارد تا برای داشتن اعتماد به نفس بیشتر و و ابراز وجود، برای برخورداری از امتیازات در رفتار، پوشش و کلام، به پسرانه رفتار کردن گرایش یابند. به طوری که دختری با رفتار پسرانه همچنان جایگاه خود را در میان همسالان حفظ می کند اما پسری با رفتار دخترانه از سوی همسالان طرد می شود.

دکتر صمدی زاده، "جامعه شناس " هم عنوان می کند " در جامعه ای که رفتارهای مردانه کمتر زیر سوال می رود و زن ها بیشتر تحت کنترل مستقیم هستند، تظاهر به مردانگی بیشتر است. "

و این در حالی است که اگر دختران ما در خانواده و البته در جامعه مورد پذیرش قرار بگیرند، ضعیف قلمداد نشوند و مورد محدودیت های بی جا قرار نگیرند و تبعیض های رفتاری میان خود و جنس مخالف را از نظر شخصیتی کمتر مشاهده کنند، تمایل کمتری به تظاهر به پسر بودن می کنند.

در نگاهی دوباره به نقش خانواده می توان این طور قلمداد کرد که کیفیت رفتار با کودک، انتخاب نوع پوشش، نوع انتظارات رفتاری از او، انتخاب اسباب بازی، و... از عوامل تأثیرگذای بر شکل گیری هویت جنسی(1) و پذیرش آن در افراد است. اگر در پوشش دخترمان از رنگ های دخترانه استفاده می کنیم و یا اسباب بازی های دخترانه مثل عروسک و ابزار بازی خیاطی برایش تهیه می کنیم نقش های دخترانه را به او القا می کنیم و اگر برای پسرمان از اسباب بازی هایی مثل تفنگ و شمشیر و آچار و پیچ گوشتی استفاده می کنیم نقش پسرانه را القاء نموده ایم.


در نگاهی تشخیصی شکل گیری شخصیت و هویتی متناقض با جنسیت به علل و عوامل متعددی وابسته است که در این میان همانند سازی از پدر و مادر و اطرافیان در دوران تربیت از الویت زیادی برخوردار است.

با همه این تفاصیل نمی توانیم از فرزندان خود بخواهیم که رفتارهای خود را صد در صد مطابق با جنسیت خود تنظیم کنند و از رفتارهایی که در جنس دیگر وجود دارد خود را محروم کنند. در هر زن و مرد 70 تا 80 درصد خصوصیات مطابق با جنسیت وجود دارد و بقیه به ویژگی های جنس مخالف اختصاص دارد. پسران هم مثل دختران به ابراز هیجانات نیاز دارند و به ابزارهای تخلیه احساسات محتاجند.
پسر دختر نما

دختران مثل پسران به اعتماد به نفس، استقلال و مهارت های عملی نیازمندند. به محض اینکه کودکان پیش دبستانی بتوانند جنسیت خود را بشناسند، طرحواره ها و نقش های جنسی متناسب با آن را انتخاب می کنند و به کار می برند. والدین می توانند با بر طرف کردن کلیشه سازی جنسیت از رفتار خودشان شروع کنند و به کودکان توضیح دهند که تمایلات و مهارت های مورد علاقه در الویت قرار دارند و در هر نوعش مورد پذیرش و احترام است و در کنارش اختصاصات جنسیتی را نیز به آنها بیاموزند. لذا اگر دختری به یک مهارت مردانه مثل تعمیر وسایل برقی تمایل نشان می دهد می تواند به عنوان علاقه به آن بپردازد اما باید هویت جنسیتی خود را به عنوان یک دختر بپذیرد، دوست داشته باشد و از آن اعلام رضایت کند. بنابراین لازمه دختر بودن این نیست که او نتواند خصایص و ویژگی های مثبت خود را بشناسد، بلکه باید بر آنها اتکا کند و با باور آنها به خودشناسی دست یابد و اعتماد به نفس کافی را داشته باشد.
روان شناسی رشد ، نوشته لورای برگ


شش توصیه برای عاشقان شکست خورده



 شش توصیه برای عاشقان شکست خورده


شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که با کسی آشنا شده اید، به خواستگاری رفته اید یا به خواستگاری تان آمده اند، برای ازدواجتان برنامه ریخته اید اما به هر دلیلی ماجرا فیصله پیدا کرده و ازدواج سر نگرفته است.

این طور وقت ها، صرف نظر از تمام مصلحت هایی که در میان است، ممکن است ردپای علاقه و عاطفه ای به جا بماند که دل کندن، دور شدن و پذیرفتن واقعیت را برایتان مشکل کند.


راه چاره چیست؟ تسلیم این عاطفه ناکام و نابجا می شوید و باور می کنید که شکست عاطفی خورده اید یا دنبال راهی برای جبران و شروع تازه می گردید؟
این طور وقت ها، روانشناسان از عبارت «نه مقدس» استفاده می کنند. یعنی نه گفتن به حس یا رفتاری که احساس می کنید دوست دارید تابع آن باشید یا آن را انجام دهید اما می دانید که عملا عاقبت خوشی ندارد.

ادامه پیدا کردن این عواطف نابجا و نه نگفتن به آنها، گاهی وقت ها آنقدر خطرناک است که می تواند روی آینده زندگی شما، انتخاب های بعدی تان و حتی زندگی مشترک آینده شما تاثیر بگذارد.


ممکن است به خاطر این وابستگی ناکام و خاطرات به جا مانده از آن، تا مدت ها تصمیم به ازدواج نداشته باشید و نتوانید انتخاب کنید.


ممکن است ناخواسته به دنبال کسی بگردید که ویژگی های فرد قبلی را دارد و در واقع به دنبال جایگزین برای او باشید یا از همه بدتر، بعد از ازدواج با فردی دیگر، مرتب به یاد خواستگاری سرنگرفته تان بیفتید.

آشنایی و خواستگاری ناکام قبلی تان را ناتمام نگذارید اما اگر به هر دلیلی مجبور به این کار شدید و فاصله زمانی ای را پشت سر گذاشتید، دیگر به گذشته برنگردید و


سعی در برقراری رابطه برای خاتمه دادن آن و گفتن ناگفته ها و شنیدن ناشنیده ها نکنید. بگذارید چیزی که تمام شده، فراموش شود

۱- گفتن نه مقدس به تمام این افکار و احساسات، می تواند شما را ذره ذره از این ناکامی جدا کند. یعنی تمام ذهن خود را که برای رابطه قبلی خود اشغال کرده است، تخلیه کرده و روی آینده متمرکز شوید.

۲- برخی افراد می‌گویند: «ما می‌خواهیم با فردی که قبلا می شناختیم، دوباره رابطه برقرار کنیم که فقط از احوالش باخبر باشیم». اگر این فکر به ذهن شما خطور کرد، چه ازدواج کرده بودید


و چه نه، چه طرف مقابل ازدواج کرده بود و چه نه، در هر حالت خود را از وسوسه این کار دور کنید. شما یک بار در مرحله انتخاب و آشنایی بوده اید و با دلایل منطقی از ازدواج انصراف داده اید.

بنابراین با این حرکت احساسی خود را در دام یک رابطه اشتباه و ادامه دادن روش نادرست نیندازید. به جای آن سعی کنید برنامه جدیدی برای زندگی تان بگذارید، هدف تازه ای تعریف کنید و سرتان را آنقدر شلوغ کنید تا فرصت فکر کردن به گذشته را نداشته باشید.

۳-آشنایی و خواستگاری ناکام قبلی تان را ناتمام نگذارید اما اگر به هر دلیلی مجبور به این کار شدید و فاصله زمانی ای را پشت سر گذاشتید، دیگر به گذشته برنگردید و


سعی در برقراری رابطه برای خاتمه دادن آن و گفتن ناگفته ها و شنیدن ناشنیده ها نکنید. بگذارید چیزی که تمام شده، فراموش شود.

به شدت توصیه می کنیم که در این مدت دور و بر رمان های عاشقانه، موسیقی های غمناک، اشعاری که از جدایی و فراق می گویند، عکس ها و یادگاری های به جا مانده از طرف مقابل و… نگردید!


با این کار کمکی که به خودتان نمی کنید هیچ، خود را در سراشیبی ای قرار می دهید که هر چه بروید به جایی نمی رسد

۴- عوامل جدایی و بهم خوردن رابطه را در ذهن خود یادآوری کنید و سعی کنید از آن درس بگیرید نه این که بر آن حسرت بخورید.

۵- به شدت توصیه می کنیم که در این مدت دور و بر رمان های عاشقانه، موسیقی های غمناک، اشعاری که از جدایی و فراق می گویند، عکس ها و یادگاری های به جا مانده از طرف مقابل و… نگردید!


با این کار کمکی که به خودتان نمی کنید هیچ، خود را در سراشیبی ای قرار می دهید که هر چه بروید به جایی نمی رسد. با این کار فقط فراموش کردن را برای خود سخت تر می کنید و احساس قربانی شدن را در خود افزایش می دهید.

۶- بعضی از افراد، برای فراموش کردن احساس ناکامی و غم ناشی از خاتمه یک رابطه، شروع به تخریب چهره طرف مقابل در ذهنشان می کنند. از طرف مقابل یک چهره کاملا سیاه می سازند و همه تقصیرها را به گردن او می اندازند تا از او متنفر شوند و بتوانند راحت تر او را فراموش کنند.


این کار شاید نتیجه بخش باشد اما تاوان آن کینه توزی، سختی انتخاب در آینده، اشتباه در انتخاب های بعدی به دلیل فرار از همه خصوصیات مشابه فرد اول و احساس قربانی داشتن است. احساس قربانی داشتن شما را افسرده می کند و افسردگی هم که مادر همه بدبیاری ها و ناکامی های بعدی است.