سایت رسمی و تخصصی روانشناسی

سایت رسمی و تخصصی روانشناسی

مدیر سایت مهران حکمت
سایت رسمی و تخصصی روانشناسی

سایت رسمی و تخصصی روانشناسی

مدیر سایت مهران حکمت

دختران در آرزوی پسر بودن


دختران در آرزوی پسر بودن


من یک دختر هستم اما احساس می کنم به عنوان یک دختر جذابیتی برای جنس مخالف ندارم. رفتارهایم پسرانه است و همیشه به فعالیت هایی علاقه دارم که در میان دختران جاذبه ندارد. از وقتی یادم می آید در دوران کودکی به بازی با پسران علاقه داشتم و بازی های پسرانه را می پسندیدم. از موی بلند و ظاهری دخترانه خوشم نمی آمد و همیشه از مادرم می خواستم که لباس هایی شبیه به لباس پسران برایم تهیه کند.

امروزه تشابه دختران به ظاهری پسرانه و تشابه پسران به ظاهری دخترانه در میان جمعیت جوان ما زیاد به چشم می خورد و نقش های خاص جنسیتی در میان هر دو جنس کم رنگ شده است و آنچه ارزش قلمداد می شود دارا بودن روحیه پسرانه است. تمایل دختران به رفتاری پسرانه و بالعکس، از کودکی آنها و شیوه های تربیتی خانواده، جنسیت همسالان و دوستان، و فرهنگ جامعه نشأت می گیرد. نقش هایی که پدر و مادر در خانه ایفا می کنند و میزان تأثیری که بر فرزندان دارند می تواند تا حد بالایی در شکل گیری نقش های جنسیتی موثر باشد. در نگاهی تشخیصی شکل گیری شخصیت و هویتی متناقض با جنسیت به علل و عوامل متعددی وابسته است که در این میان همانند سازی از پدر و مادر و اطرافیان در دوران تربیت از الویت زیادی برخوردار است.


اگر دختران ما در خانواده و البته در جامعه مورد پذیرش قرار بگیرند، ضعیف قلمداد نشوند و مورد محدودیت های بی جا قرار نگیرند و تبعیض های رفتاری میان خود و جنس مخالف را از نظر شخصیتی کمتر مشاهده کنند، تمایل کمتری به تظاهر به پسر بودن می کنند.

پدر و مادر از زمان تولد در نوع رفتار با کودک خود براساس ذهنیت و آرمان های ذهنی خود عمل می کنند. در خانواده ای که آرزوی داشتن پسر یا دختر وجود داشته، والدین سعی می کنند تا در صورت به دنیا آمدن فرزند نیز همان نقش ها و رفتارهای کلیشه ای مورد دلخواه خود را در او ایجاد کنند. و یا در خانواده ای که پدر نقش پر رنگ تر رفتاری را بر عهده دارد می تواند خصوصیات مردانه تری را در دختران خود ایجاد کند. همین اتفاق زمانی هم که مادر از خصوصیات مردانه بیشتری برخوردارست،یا مستقل تر عمل می کند، و در رفتارهایی همچون اتکاء به نفس، دفاع از حقوق شخصی، نداشتن ظرافت های رفتاری و... قوی تر است نیز ،رخ می دهد.


دخترانه
پسرانه

یک روان شناس بر نقش عوامل تربیت اجتماعی تأکید می کند و می گوید: الگوها و امتیازاتی که جامعه به فرد می دهد بر رفتارهای فردی تأثیر بسیاری دارد . در الگوهای فرهنگی که پسران از آزادی بیشتری برخوردارند، دختران را بر آن می دارد تا برای داشتن اعتماد به نفس بیشتر و و ابراز وجود، برای برخورداری از امتیازات در رفتار، پوشش و کلام، به پسرانه رفتار کردن گرایش یابند. به طوری که دختری با رفتار پسرانه همچنان جایگاه خود را در میان همسالان حفظ می کند اما پسری با رفتار دخترانه از سوی همسالان طرد می شود.

دکتر صمدی زاده، "جامعه شناس " هم عنوان می کند " در جامعه ای که رفتارهای مردانه کمتر زیر سوال می رود و زن ها بیشتر تحت کنترل مستقیم هستند، تظاهر به مردانگی بیشتر است. "

و این در حالی است که اگر دختران ما در خانواده و البته در جامعه مورد پذیرش قرار بگیرند، ضعیف قلمداد نشوند و مورد محدودیت های بی جا قرار نگیرند و تبعیض های رفتاری میان خود و جنس مخالف را از نظر شخصیتی کمتر مشاهده کنند، تمایل کمتری به تظاهر به پسر بودن می کنند.

در نگاهی دوباره به نقش خانواده می توان این طور قلمداد کرد که کیفیت رفتار با کودک، انتخاب نوع پوشش، نوع انتظارات رفتاری از او، انتخاب اسباب بازی، و... از عوامل تأثیرگذای بر شکل گیری هویت جنسی(1) و پذیرش آن در افراد است. اگر در پوشش دخترمان از رنگ های دخترانه استفاده می کنیم و یا اسباب بازی های دخترانه مثل عروسک و ابزار بازی خیاطی برایش تهیه می کنیم نقش های دخترانه را به او القا می کنیم و اگر برای پسرمان از اسباب بازی هایی مثل تفنگ و شمشیر و آچار و پیچ گوشتی استفاده می کنیم نقش پسرانه را القاء نموده ایم.


در نگاهی تشخیصی شکل گیری شخصیت و هویتی متناقض با جنسیت به علل و عوامل متعددی وابسته است که در این میان همانند سازی از پدر و مادر و اطرافیان در دوران تربیت از الویت زیادی برخوردار است.

با همه این تفاصیل نمی توانیم از فرزندان خود بخواهیم که رفتارهای خود را صد در صد مطابق با جنسیت خود تنظیم کنند و از رفتارهایی که در جنس دیگر وجود دارد خود را محروم کنند. در هر زن و مرد 70 تا 80 درصد خصوصیات مطابق با جنسیت وجود دارد و بقیه به ویژگی های جنس مخالف اختصاص دارد. پسران هم مثل دختران به ابراز هیجانات نیاز دارند و به ابزارهای تخلیه احساسات محتاجند.
پسر دختر نما

دختران مثل پسران به اعتماد به نفس، استقلال و مهارت های عملی نیازمندند. به محض اینکه کودکان پیش دبستانی بتوانند جنسیت خود را بشناسند، طرحواره ها و نقش های جنسی متناسب با آن را انتخاب می کنند و به کار می برند. والدین می توانند با بر طرف کردن کلیشه سازی جنسیت از رفتار خودشان شروع کنند و به کودکان توضیح دهند که تمایلات و مهارت های مورد علاقه در الویت قرار دارند و در هر نوعش مورد پذیرش و احترام است و در کنارش اختصاصات جنسیتی را نیز به آنها بیاموزند. لذا اگر دختری به یک مهارت مردانه مثل تعمیر وسایل برقی تمایل نشان می دهد می تواند به عنوان علاقه به آن بپردازد اما باید هویت جنسیتی خود را به عنوان یک دختر بپذیرد، دوست داشته باشد و از آن اعلام رضایت کند. بنابراین لازمه دختر بودن این نیست که او نتواند خصایص و ویژگی های مثبت خود را بشناسد، بلکه باید بر آنها اتکا کند و با باور آنها به خودشناسی دست یابد و اعتماد به نفس کافی را داشته باشد.
روان شناسی رشد ، نوشته لورای برگ


( 5 ) روش واداشتن مردان برای بیان احساست درونی



“نمیدونم به چی فکر میکنه چون اون هیچوقت درمورد احساسش با من حرف نمیزنه.”

ایـن جـمـله بـه گـوشتان آشنا است؟ برای اکثر زنان واداشتن شـوهـرشـان بـرای ایـنکه احـساسات درونی خود را با آنها در میـان بـگـذارنـد، کـار مشکلی بنظر میرسد. در این شرایط زن احساس میکند که ناموفق بوده و برای مرد سوء تعبیر پـیــش می آید. اما در این میان موضوعی وجود دارد که اغلب زن هـا
از آن بـی اطـلاع هستند. مردها میخواهند صحبت کنـنـد. تحـت شـرایـط منـاسـب، آنـهـا سرتاسر شب به صحبت میپردازند. اکثر مردان نیاز دارند که با همسرشان درد دل نموده و کمی سبک شوند. اما رمز و راز واداشتن همسرتان برای بیان احساساتش چـیسـت؟

راز شماره ۱مردان حقیقی از عدم پذیرش وحشت دارند — واقعا!
این درست است. اغـلب مـردها احساس می کنند که زنها در مورد آنها بسیار منتقدانه رفتار می نمایند، و نگران این هستند که نکند بعد از بیـان آنچـه کـه در ذهنشان میگذرد توسط همسرشان مورد استهزاء قرار گرفته و به عـلت عـدم پذیش او تحقیر شوند. برای زنها مهم اسـت بدانند کـه نفس و شخصیت یک مرد شکننده تر از نفس و شخصیت آنها بوده و آسانتر مورد تهدید قرار میگیرد. این موضوع بخصوص زمانیـکه یک مرد در رابطه ای نـزدیـک و صمـیـمانه بـا هـمسرش قـرار گرفته است بیشتر نمود پیدا می کند: او مشتاق تصدیق و عکس العملهای مثبت همسرش بوده و دوست داردبداند که موجب خشنودی او شده است.بنابراین اگر مردی احساس نماید که شما تصمیم دارید در موردش قضاوت کنید، و یا بدلیل گفتـه هـایش به گونه ای متفاوت به او نگاه کنید، مطمئن باشید که وی صحبت نخواهد کرد.

داوری کردن در مورد شریک زندگی به معنای اجازه دادن به او بـرای بیان ذهنیاتش نبوده و شما را مشتاق برای شنیدن حرفهای او نشان نخواهد داد.منـظور این نیست که شما نظر و ایده ای نداشته باشید و یا نتـوانید آن را در فرصـتی بیان کنید. یک مرد جهت بازگو نمودن درونش لازم است احساس کند بدلیل آنچه کـه هست مورد پذیرش حقیقی قرار گرفته، نه به دلیـل آنـچه که ممکن است شما دوست دارید باشد. صبر و بردباری نمایید. اگـر عـجـولانـه تـوسط پیشنهاد دادن نقطه نـظرات خـود با گفتن جملاتی از قبیل “خوب، اشتباه میکنی، من قبول ندارم” یا “از کجا این فکر مسخره بـه ذهنـت رسیــده”، در برابر عقاید او عکس العمل نشـان دهیـد، هـر مـردی از سـخـن گفـتن بـاز خواهد ایستاد. آنها نگران آن هستند که مبادا حرفی بسیار خصوصی از دهانشان خارج شـود کـه مطابق با تصور ذهنی شما از آنها نبوده و یا تصویری که بروز از خودشان در ذهن شما ایـجاد کرده اند را مخدوش کند.

یـک مرد دارای ایده های متفاوت بسیاری در موضوعات مختلف زندگیش اسـت — حتـی در طـول یـک هفـتـه و یـا یـک روز می تواند بسیار متفاوت عمل نماید. به او اجـازه دهـیـد جنبه های مختلف خود را بشما نشان دهد.اگر بتوانید از انتظارات خود صرفه نظر نموده و حقیقتا سعی در شناخت هویت و ماهیت او نمایید،وی فورا این موضوع را حس کرده، احساس راحتی زیادی نموده و از صحبت کردن با شما لذت خواهد برد.

راز شماره ۲شما نیز درون خود را آشکار کنید
بین زوجین بیان احساسات درونی باید به صـورت متقـابـل انـجام بگیرد. هر فردی دارای مشکلات، دغدغه ها و مسائل پنهانی در صندقچه قلبش می بــاشد. بسیاری از مردان تصور می کنند ” اگر این مسـائـل را به او بگویم، ترکم خواهد کرد.” شما مجبورید نشان دهیـد کـه جـریان ایـن نیست. به این منظور برای او از خود چیزی را فاش کنید که نشان دهد به همان اندازه ای که او به شما اعتماد دارد، شما نیز به او اعتماد دارید.

هنگامیکه او شروع بـه بـیان احساسات دورنی خود میکند، به آنچه که میگوید گوش فرا داده، قدمی به جلو بـرداشته و در عـوض پیشنهادی مثبـت ارائـه دهیـد. بعد از اینکه وی مسئله ای خصوصی را ابراز نمود، چیزی شبیه این بگوید “خوب، اینکه چیز بدی نیست من بدتر از اینها بودم.” یا “من واقعا آن چیزی که اتفاق افتاده را تحسین می کنـم.” و آن چیزی از داستان را که واقعا می پسندید انتخاب کنید. ( از مسائل ساختگی دوری کنید چون موضـوع لوس شده و تبدیل بـه دست انداختن خواهد شد. مردم همیشه میتوانند متوجه شوند که کسی آنها را دسـت انـداخـته و این موضوع هیچ گاه ثمر بخش نخواهد بود.) به او اجازه دهید بداند که شما جانبدار او هستید و با تجربیاتش تنها نخواهد ماند.

در حالیکه عملا نشان میدهید، مطمئن شوید که از او طرفداری میکنید. بسیاری از زنها فقط به این دلیل به داستانهای شوهرشان گوش می دهند که به او بگویند که چقـدر در مورد آن در اشتباه بوده است. آنها طرفداری شخص دیگری را میکنند. با ایـن حـال مـهـم است که موضوع را از این نقطه نظر بنـگرید: اکنـون زمـان درس دادن بـه او نـیست، بلکه زمـان “ایـجاد دوستی و مودت” است. وقتی دو نفر پیمان دوستی می بندند، بـه تـبـادل متقابل تجربیات خود پرداخته، و به همین دلیل احساس نزدیکی و آسودگی می کنــند. این جـا شـما در حال ایجاد سازگاری و تفاهم می باشیـد، احساسی که هر دوی شما سیاره ای یکسان را اشغال نموده و در دنیایی متشابه زندگی می کند.

اینکه چه تعدادی از مردان احساس تنهایی شدید مینمایند، شگفت انگیز است. نه تنها بـه آنهـا آمـوزش داده شـده اسـت کـه هـمیشه سـاکـت بـاشـنـد، ایـن تـصور غلط نیز در ذهـنشان پـرورانده شـده که صحـبـت نـمودن در مورد احساسات درونی عملی به دور از شان و منزلت مردان بشمار میرود.عـکس العملهای مثبت و صادقانه شما بسیار ضروری است. اگر بـه ایـن نـحو رفـتـار نـمایید، شـوهر شما احساس خواهد کرد که کسی وجود دارد که او را درک کند، و آنگاه حتی بیشتر و بیشتر از ذهنیاتش برایتان خواهد گفت.

راز شماره ۳گذشته را فراموش کنید
آیـا تـا بـه حـال بـا شـوهـر خـود “گـفـتـگویی” داشـتـه ایـد که به بگو مگوهای مـربـوط بـه نارضایتی های گذشته،اشتباهاتی که انجام داده،اذیت و آزارهایی که بشما روا داشته، و آنچه که اکنون مدیون شما است، منتهی شده باشـد؟ چنـیـن مـوضوعی تقریبا در هر رابـطـه ای اتــفاق می افتند اما واقعیت باقی می مـاند؛ مـردها وقـتـی آمـدنـش را حـس میکنند، آشفته حال شده و عقب می نشینند.

وقتی مردی از این وحشت دارد که صحبتهایش در آینده تـحـریف و سـوء تـعبـیر شده، به دیـگران گــفته شده و یا علیه خودش مورد استفاده قرار گیرد، بیان احسـاسـات بـرایـش غیر ممکن می شود. و تنها راه عبور از این تله ارتباطی این اسـت کـه بدانید آنچه که در گذشته اتفاق افتاده، و هــر آنچه که او انجام داده و یا گفته، شما نیز درگـیـرش بوده اید. روابط همگی مانند رقص هستند. هیچکس خوب مطلق و یا بد مطلق نیست. در واقـع، بجای در نظر گرفتن یک فرد به عـنـوان شخصی بد یا خوب، بهتر است که نقشهای بازی شده در روابط و نحوه گرفتار شدنمان در نـقشهایـی که قدرت رها ساختن خود را از آنها نداریم، مورد توجه قرار داده شوند.

بـرای مثـال بـرخـی از زنـها عـاشق بازی نمودن با قربانی عشق خود هستند. آنها برای اعتبار بخشیدن و توجیه کردن احساسـات خودشان و نیز احساس قدرتـمندی در بـرابـر شریک زندگی خود، اشتباهات و خطاهای گذشته او را بهانه میــکنند. در حقیقت ممکن است با این روش مدتی او را برای خود نگه دارند ولی آنچه که مشخص است این رابطه متزلزل بوده و در آستانه شکست قرار دارد.

اگر میخواهید این وضعیت تاسف بار زندگی زناشویی را تغیـیـر داده و یـا از آن پیشگیری کرده و به شوهرتان کمک نمایید تا راحت با شـما حـرف بـزند، این راه را امتحان کنید: به سهم خود در شرایطی که پیش آمده مسئولیتی را بعهده بگیرید و ببینید که به چه نحو در مورد اتفاقی که روی داده مـمکن است دخیل بوده باشید. البته این موضوع به معنای مقصر دانستن خود نیست. به شرایـط با دیدی باز بـنـگرید. به روی تمام مسـائلی که او “درست،” و نه “غلط” انـجـام داده، تمرکـز کـنـیـد. اگـر نــیاز به راهنمایی بیشتر داشتید، لیستی از آنچه که در رابطه تان عاید شما شده است، و آنـچـه که شما در عوض نصیب شـوهـرتـان نـموده اید، تـهیه کنیـد. بـه زمان هـایی کـه شما نیز مرتکب کوتاهی و قصور شده اید، و به راه هایی کـه هـر دوی شـما تـوسـط آن رشد یافته و تغییر کرده اید، توجه نمایید.

توانایی بخشش دیگران ممکن است فقط بـسادگی دانستن این باشد که آنچه در مورد او یکسال پیش حقیقت داشته ( و نیز در مورد خـود شما ) شاید اکنون حقیقت نداشته باشد. در زمان حال متمرکز باشید. یک ارتباط ماندگار و راستین مستلزم داشتن قابلیت ماندن در زمان حال و فراموش کردن گذشته میباشد.

راز شماره ۴شنونده ای استوار و ایمن باشید
آیـا داشتن روابط صادقانه امکان پذیر است؟ فرض بر این است که همه افراد بـرای صـادق بودن تلاش می کنـنـد. حـقیـقت این است که تعداد اندکی چنین هستند. و دلیل عمده عدم صداقت این است که عواقب و نتایج آن خوب و قابل توجه می بـاشد. اغـلـب مردان احساس می کنند که زنهـا می خواهد و نیاز دارند که دروغ بشنوند چون قادر به پذیرش صادقانه حقیقت نیستند. برخی از مردها تصور میکنند که از بیان حقایق زندگی خود به هـمسرشان وحشت دارند چـرا کـه باعث آشفتگی و اضطراب وی خواهد شـد. در واقـع، بسیاری از زنان برای کنترل شوهر — و رابطه — خود از احساساتشان استفاده میکنند. آنها پاسخهای بخصوصی را از شوهر خود طلب می کـنند و در صورتی که آن پاسخها را دریافت ندارند، احساس پریشانی خواهندنمود.سپس وقتی شوهرشان دهان نگشوده و صحبتی نمی کند، متعجب میگردند.

متاسفانه، بسیاری از زنان تصوراتی قدرتمند از چگونگی احسـاس و تـفکر یک مرد را نیز در سـر مـی پرورانند که این نـوع خـیـال پـردازی بـاعث ویرانی حقیقت شده، و بـنـابـراین این گـونه بـه مردان اجازه میدهند که از طریق طرز برخوردهای مختلف متوجه شوند کـه نیازی به بیان حقیقت نداشته و آنها نیز تمایلی به دانستن حقیقت ندارند.واضح است؟ اکثر زنها در این مـورد مقصرند، امـا اشـتیاق بـرای گوش دادن به آنچه که او مجبور است بگویید سرآغاز یک رابطه کامل حقیقی محسوب میگردد. این باعث می شود تا یک مرد احـساس کند شریکی ثابت قدم دارد که در پستی بلندی های زندگی همراه او خـواهـد بود.

اگر برای خروج از ایـن تصورات غیر واقعی آمادگی دارید، زمان آن رسیده که سه چیز را از خـود سـؤال کنـید. چه میزان از حقیقت را میتوانید تحمل کنید؟چقدر واقعا نیاز داریـد؟ آیا از شوهر خود می خواهـیـد کـه تـصـویری خیالی بـرای شما باشید، و آیـا مشتاقید به او اجـازه دهیـد حقیقی گردد؟ اینها سؤالاتی بزرگ هستند. شاید نتوانید همین حالا تمام واقعیت را به یک باره دریابید، اما قطـعـا مـی توانید عـضلات بردباری خود را پرورش داده و در مسیری مستقیم حرکت نمایید.

به طرز عجیبی، همه تصور می کنیم که تخـیـلات بـاعـث ایـجاد احساسی شگرف در ما میگـردد، اما در واقع، هر قدر بتوانیم حقایق بیشتری را دریابیم، نیرومندتر رشد خواهیم کـرد. تـوانـایی پـذیرش حقیقت از دیگران همچنان که متوجه می شویم امنیت واقعی نه از تصدیق دیگران بلکه از صادق بودن با خود نشات میگیرید، افزایش می یابد.

راز شماره ۵با خودتان صادق باشید — آگاه باشید
این پرسشی قدیمی ولی خـوب است: اگر با خودمان صادق نباشیم چگونه میتوانیم با دیگران صداقت داشته باشیم؟بهترین روش کمک بـهر مـرد برای بیان راحت احساساتش این است که ابتدا خود شما راحـت بـوده، طبـیعی رفـتـار نـمـوده صادق بوده و جو گرم و قابل پذیرشی ایجاد کنید. کسانی کـه در زنـدگـی بـا آنـهـا مـواجـه مـی شویم انـعــکاس بـخشهای مختلف خودمان هستند و ما افرادی را جذب می کنیم که هرکدام بنـحوی ما را در عشق ورزیدن به بخش دیگری از خودمان یاری می کنند.

به همین دلیل است که عناوین مصرح شده در این مقاله را نه تنها در مورد مردان، بلکه باید در رابطه با خـودمـان هـم بکـار بـبـندیم. بــرای مثال آیا شما قادرید از قضاوت درمورد خودتان بگذرید؟ آیـا نارضـایـتی حـاصـل از اشتـبـاهاتی کـه در گذشته مرتکب شده اید را پایان میدهید؟ و آیا همیشه در انجام اشتباهاتی که مرتکب شده اید پافشاری میکنید؟ وقتی با خود به این طریق رفتار می نـمایـیـد، طبـعـتا با شریک زندگی خود نیز به همین مـنوال رفــتار خواهید کرد. اگر شما در جوانی همیشه مورد بد رفتاری قرار گرفته و یـا در برخی از مسائل احساس کمـبود نـمـوده بـاشید، احـتمـال دارد همیـن رویـه را در مــورد شوهرتان در پیش بگیرید.

آگاهی در اینجا نقش تعیین کننده ای دارد. اگر می خواهید فضای پویاتر و باز تری را بین خود و شوهرتان ایجاد کنید، فهرست دقیقی از نـحوه رفـتار و مراعات خود با خود و نحوه برخورد نـزدیکانتان در گذشته با خود را تهیـه کنـید. اگر صدمه دیده اید، این فرصتی برای شما خواهد بود که تصمیم بگیرید دیگر زندگی خود را بر اسـاس معـیـارهـای گذشته بنا نکنید. آنرا تغییر دهید. تصمیم بگیرید در بـرابـر خـود و کـسی کـه با او هستید، مهربان و پذیرا باشید.

گاهی اوقات ما در برابر فرد دیگری تسلیم میشویم به این انتظار کـه او نـیـز همین کار را انجام دهد. وقتی آن محقق نمیشود، خشمی پنهانی شروع به پیدایش میکند. چنـیـن حالتی باعث بروز رفتارهای متـنـاقـص و عـدم صـداقـت با خود و دیگران خواهد شد. برای رسیـدن بـه عدالت واقعی باید بدانید که به همان اندازه ای که می بـخشید، بـه هـمـان انـدازه هم بدست می آورید. وقتی به فردی احترام و توجهی مطلق را روا می داریـد، آن احترام و توجه را به خود نیز مبذول می نمایید. شما بهترین روش را در پیش گرفته اید و اثرات و نتایج سودمنـد آن دیـر یـا زود نـمایـان خواهند شد. زمانیکه با دیگران طوری رفتار میکنید کـه مـورد احـترامتان است، درحقیقت حسی از ارزش و اعتبار را ایجاد مینمایید.

با خودتان صادق باشید و متوجه خواهید شد که این عمل مسری است. شریک زندگـی شما به همین منوال رفتارش را پیش خواهد گرفت. او بصورتی راحت و طبیعی صحبــت کرده و احساست واقعیش را ابراز خواهد نمود.


مادران شاغل حتما بخوانند!

مامان دلم درد می کند...

کودک

هیچ چیز مثل خبر ناگهانی بیماری یکی از بچه ها، آن هم در صبح زود ، وقتی همه برنامه های آن روز پیش بینی شده، زندگی مان را به هم نمی زند. دست تنها چه کار کنم؟ توی اداره هزار تا کار دارم یا از فلال دکتر وقت گرفته ام، آن هم از دو ماه پیش. این خبر ناگوار است، هم از لحاظ بیماری فرزند و هم دست و پا کردن کسی برای نگهداری و یا مراقبت از او ، و بالاخره تغییر برنامه. قرار ملاقات ها و برنامه های تدارک دیده شده از قبل.

آمارها نشان داده است که هشتاد درصد مادرانی که روزهای کاری خود را از دست می دهند ، تقدیم فرزند بیمارشان شده است که بسیار زیبا و طبیعی است.

گاهی این مساله ، منجر به کدورت بین زن و شوهر می شود ، کدام یک باید از برنامه خود بگذرد و کدام یک باید مراقبت را به عهده گیرد؟ صد البته اغلب مادران هستند که باید کاری کنند.

آمارها نشان داده است که هشتاد درصد مادرانی که روزهای کاری خود را از دست می دهند ، تقدیم فرزند بیمارشان شده است که بسیار زیبا و طبیعی است. این مساله برای همه بچه ها پیش می آید و چاره اش آگاهی بیشتر است برای یافتن راهکار مناسب شاید با توجه به موارد زیر بتوانیم تا حدی چاره اندیشی کنیم.

 

گام اول: آیا فرزندم به اندازه ای مریض است که ناچاراً باید در خانه بماند؟

متخصصین معتقدند کودکان با کمی کسالت حتماً مجبور نیستند در خانه بمانند، آن ها سه نشانه ی بارز برای نگاه داشتن کودک در منزل را پیشنهاد می کنند.

1- سستی و بی حالی بیش از حد. داشتن سرگیجه ، تا به آن حد که کودک قادر نباشد فعالیت های روزانه اش (راه رفتن، غذا خوردن، ...) را دنبال کند و موارد اضطراری مثل داشتن اسهال شدید ، استفراغ (بیش از یکبار)

2- ادامه خوردن دارو بنا به تجویز پزشک که مربیان و یا معلمین قادر به پی گیری آن نیستند و تعهدی نیز نسبت به آن ندارند.

3- مبتلا بودن کودک به بیماریهای واگیردار (سرخک، اوریون، آبله مرغان و...) که می تواند برای سایر کودکان خطرناک باشد. تب کودکان چنانچه بعد از تلقیح واکسن باشد ، نمی تواند مسأله آفرین باشد اما چنانچه همراه با تغییرات عمومی دیگر اعم از سرفه های شدید ، سستی و رخوت، سرگیجه ، بی اشتهائی و...  و به طور کلی عوض شدن حالات طبیعی آن ها باشد ، قطعاً عارضه ای است که باید جدی گرفته شود.

 

گام دوم: برقرار کردن ارتباط صحیح با کودک

بعضی از دگرگونی های جسمی واضح است. تب، استفراغ اما پاره از مشکلات کودکان غیرقابل رویت است. مثل پادرد، سردرد ، دل درد . بنابراین برای یافتن و پی گیری این قبیل ناراحتی های جسمانی کودک باید به دنبال علائم دیگر بود مثل رنگ پریدگی، نخوردن غذا زودتر از زمان موعد خوابیدن. این موارد را با برقرار کردن ارتباط بیشتر با کودک می توانید کشف کنید. آیا در مدرسه غذائی خورده است که آلوده بوده و یا دوستش بیمار بوده است؟ گاهی مواردی فراتر از مشکلات جسمانی باعث تمارض کودک می شود. مثل امتحان فردا ، آزار دیدن کودک در مدرسه از کودکان دیگر، عدم انجام تکالیف مقرر.  در این قبیل موارد کودک به علت ناتوانی در بیان احساسات کامل از عوارض بدنی استفاده می کند. این نوع بیماری ها، وقتی بیشتر با کودک صحبت می کنید و یا سرویس مدرسه رفته است و یا زنگ مدرسه خورده است معمولاً رفع می شود و کودک زود فراموش می کند که به چه علت به مدرسه نرفته است و مشغول بازی یا فعالیت دلخواه می گردد.

کودکانی که در دوران ابتدائی گه گاه غیبت داشته اند در سنین بلوغ از درد و ناراحتی بیشتری شکایت می کنند. مساله مهم این است که این بیماری ها هر چند علت روانی دارند اما کاملاً واقعی به نظر می رسند.

 

گام سوم: پیش بینی برای روزهای مبادا

در هر حال مساله بیماری فرزندان مساله ای نیست که بتوان بی توجه از کنارش گذشت و کودک را به امان خودش رها کرد و یا او را بزور به مدرسه فرستاد و یا برنامه های شخصی ضروری را تغییر داد شما می توانید و باید در مورد فرستادن یا نفرستادن او تصمیم بگیرید ، نشانه هایی را بررسی کنید و برای روزهائی این چنین پیش بینی لازم را بنمائید و از قبل برای چنین مواردی برنامه ریزی کنید.

مامان دلم درد می کند

چرا عزیزم؟ کجاش درد می کند

بالا، پایین وسطِ دلم. سرم هم درد می کند.

باشه امروز نمی خواد بری مدرسه

لبخند بر لبش می نشیند!

مامان سرم درد می کند

ببینم چقدر سرت گرمه، تب داری

 برو استراحت کن، تا من درجه بیاورم

کودک آرام در گوشه ای می نشیند

حوصله هیچ کاری را ندارد

به کودکی مان برگردیم

چند بار در دوره تحصیل مریض شده ایم

چند بار واقعاً...

چند بار به علتی ... ؟

عیب ندارد صادق بودن از هر چیزی، در تربیت فرزندمان مهم تر است.

 

چرا در چشم همسرتان یک زن ایده آل جلوه نکرده اید ؟!

مردها چه زنی را همسر ایده آل می دانند؟
نمی توان در این مورد یک قانون بی چون و چرا صادر کرد اما اغلب مردهای امروز، به دنبال همسری می گردند که چیزی بیشتر از زنان دیگر دارد.
 برای تازه عروس ها این که همسرشان روز به روز عاشق تر شود، موضوع بی اهمیتی نیست.
   آن ها دوست دارند با تک تک حرف ها و رفتارهای شان یک قدم به همسرشان نزدیک تر شوند اما همیشه ماجرا این طور پیش نمی رود. گاهی هر قدم رو به جلوی زن، مرد را ده ها قدم به عقب می راند. برای زنی که فکر می کند، حساب همه چیز را کرده و تمام تلاشش را خرج کرده کنار آمدن با این موضوع، آسان نیست.
اگر شما چنین احساساتی را تجربه کرده اید، باید بار دیگر گذشته تان را مرور کنید تا بدانید چرا در چشم همسرتان یک زن ایده آل جلوه نکرده اید؟

● باید خاص باشید
یک مرد به دنبال زنی خاص می گردد که تا پایان عمر کنارش بماند و با او پیر شود. زنی که اهل شکایت نیست یا با نق نق کردن روزش را خراب نمی کند. مردها یک زن منطقی و با حساب و کتاب می خواهند که آن ها را در سراسر زندگی شان حمایت کند و در موقعیت های حساس همیشه بتوانند روی کمکش حساب کنند.

از طرف دیگر زن ایده آل آن ها شباهت زیادی با همان کلیشه همسر در خانواده و اجتماع دارد. آن ها اغلب زنی را ستایش می کنند که مورد ستایش خانواده و اطرافیان شان قرار می گیرد و حتی اگر خودشان هم این واقعیت را ندانند در ناخودآگاه شان آن را پرورش داده و به تصمیم گیری های شان راه می دهند.

● باید قانع باشید
مردها دوست دارند، بعد از ازدواج همان طوری که پیش از این بوده اند بمانند. آن ها همسری می خواهند که با وجود معایب یا خلق و خوی خاص شان آن ها را بپذیرد و عاشق شان بماند. این ویژگی یکی از مهم ترین چیزهایی است که در ذهن مردها می گذرد.

آن ها از سرکوفت خوردن بیزارند و دوست دارند همسرشان با همین اخلاقی که دارند و همین وضع زندگی ای که دارند بسازد و مدام برای تغییر کردن، آن ها را تحت فشار نگذارد. برخلاف اغلب زن ها که سعی می کنند، از مرد معمولی مقابل شان همسر ایده آل و رویایی بسازند، مردها دوست دارند با زنی زندگی کنند که به همین وضع موجود قانع باشد.

● باید سعی کنید زیبا باشید
درست است که زیبایی و وضعیت ظاهری نخستین موضوعی نیست که اغلب مردها به آن توجه می کنند اما این موضوع در انتخاب همسر آینده آن ها بی تاثیر هم نیست. انگار مردها دوست دارند از این طریق انتخاب شان را به رخ دیگران بکشند و یک افتخار کسب کنند. ظرافت و زیبایی در رفتار هم می تواند تاثیر مثبتی روی انتخاب آن ها بگذارد. گرچه معیارهای زیبایی از فردی به فرد دیگر متفاوت است اما همیشه با نگه داشتن حد وسط می توان از این که یکی از کاندیداهای ازدواج مردان اطراف تان هستید یا خیر مطمئن شوید.
● باید جاه طلب باشید
نمی توان در این مورد یک قانون بی چون و چرا صادر کرد اما اغلب مردهای امروز، به دنبال همسری می گردند که چیزی بیشتر از زنان دیگر دارد. یک مهارت خاص، دانش بالا یا شغلی که به آن افتخار کنند. مردهای امروزی زنانی را دوست دارند که در کنار تعهدات خانوادگی، امور روزمره کار و فعالیت های اجتماعی اش را هم جدی بگیرد. این موضوع به آن ها ثابت می کند آن زن قادر است زندگی خود را پیش ببرد و بیش از زنان اطرافش توانمند است. جاه طلبی هم برای مردان دلیل دوست داشتن یک زن است؛ زنی که برای رسیدن به اهدافش تلاش می کند و به سادگی عقب نشینی نمی کند.
● باید نیمی از مشکلات مال شما باشد
سال ها از روزگاری که مردها بار خانه را یک تنه به دوش می کشیده اند گذشته است. مردهای امروزی دوست دارند زن شان دوشادوش آن ها حرکت کند، بحران های خانه را بشناسد و گاهی مانند آن ها استرس های زندگی بعد از ازدواج را به دوش بکشد. آن ها دوست ندارند تنها فکر کنند، تنها تلاش کنند، تنها نگران باشند و تنها عمل کنند. مردهای امروز به دنبال همسری هستند که در تمامی این لحظه ها کنارشان باشد و این مشکلات را مشکلات خودش بداند، نه این که اگر کاری برای حل کردن شان می کند آن را یک لطف تلقی کند.
● باید با فامیل و دوستان همسرتان دوست باشید
جدا شدن از زندگی مجردی در سال های بعد از ازدواج سخت ترین اتفاقی است که می تواند برای یک مرد بیفتد. مردها از تنهایی بعد از ازدواج می ترسند. آن ها دوست دارند روابط قبلی شان را این بار در کنار همسرشان تجربه کنند. رابطه با خانواده و اعضای فامیل شان و همین طور دوستانی که حضورشان برای آن ها اهمیت دارد. هیچ مردی نمی تواند بدگویی علیه دوست یا خانواده اش را تحمل کند و تمام عمرش را تنها و تنها با همسرش بگذراند.

آن ها ترجیح می دهند، با ازدواج خانواده پیشین شان بزرگ تر شود نه این که از یک خانواده بیرون بروند و خانواده تازه ای را بسازند. اغلب مردها در ارتباط داشتن با آدم های تازه و شرایط تازه کمی مشکل دارند. آن ها دوست دارند، زن شان روابط اجتماعی خوبی داشته باشد و آن ها را در پیوند زدن به این اجتماع یاری دهد. گذشته از این، آن ها دوست دارند با ورود همسرشان به خانواده شان، روابط خانوادگی و فامیلی گرم تری را هم برای شان به همراه بیاورد و لاک تنهایی شان را از آن ها بگیرد.
● باید ستایش کنید
  دوست داشته شدن حس خوبی به آدم ها می دهد. مردها هم از این قاعده مستثنا نیستند. آن ها ترجیح می دهند، وقتی خسته از کار بر می گردند یک لبخند منتظرشان باشد و به خاطر این که زنی تا این حد دوست شان دارد به همه فخر بفروشند. خیلی از مردها زندگی خود را با اطرافیان شان مقایسه می کنند و تصویر ذهنی که دیگران به آن ها منتقل می کنند.

برای شان اهمیت زیادی دارد. همین است که آن ها دوست دارند همسری فداکار و پر محبت داشته باشند و این موضوع را به دیگران هم نشان دهند. مردها دوست دارند همسرشان قدرت و توانایی شان را ستایش کند و به آن ها تکیه داشته باشد. آن ها از این که مستقل ترین زن جهان هم برای تصمیم گیری هایش با آن ها مشورت کند و در مشکلاتش به آن ها تکیه کند لذت می برند.
● باید با منطق باشید
گرچه خیلی از زن ها گمان می کنند با فداکاری تمام و کمال می توانند یک مرد را عاشق خود کنند اما واقعیت این است که مرد ها ترجیح می دهند، همسرشان عقاید و نظرات خودش را داشته باشد. مردها بیشتر به زنان با اعتماد به نفس توجه می کنند و دوست دارند به جای خمیری که به آن شکل می دهند، یک زن قدرتمند و منطقی را انتخاب کنند که دوشادوش شان برای ساختن یک زندگی خوب انرژی می گذارد.
● باید پیشرفت کنید
یک زن هرچه قدر هم که باهوش و زیبا و تحصیل کرده باشد، اگر روند پیشرفتش را بعد از ازدواج متوقف کند، نمی تواند یک همسر ایده آل باشد. مردها دوست دارند زن شان به دنبال یادگرفتن چیزهای جدید باشد و حتی بعد از مادر شدن هم آنقدر با زمانه پیش برود که بتواند مایه افتخار او و فرزندانش شود. برای مردهای پرمشغله تنها داشتن یک همسر خانه دار و هنرمند کافی نیست بلکه آن ها به دنبال زنی دنیا دیده می گردند که موضوعات روز را می شناسد و هیچ وقت دست از یادگرفتن و پیشرفت بر نمی دارد.


کم خونی و فقر آهن، مهمترین علت ریزش مو در زنان

عوامل هورمونی و ژنتیکی تاثیر به سزایی در ریزش مو دارند که مهمترین آنها کم‌خونی ناشی از فقر آهن است.

دکتر زهرا حلاجی، متخصص پوست و مو گفت: ریزش مو به دو صورت سکه‌ای و منتشر ایجاد می‌شود که نوع اول به دلیل ایجاد بیماری‌های پوستی و نوع دوم به دلیل وجود عوامل مختلفی چون افزایش سن، مصرف دارو، استرس و عوامل هورمونی و ژنتیکی است که در آقایان منجر به طاسی می‌شود.

وی ادامه داد: از سن بلوغ در زنان، موها به علت عوامل ژنتیکی به خصوص در جلوی سر چرب، نازک و کم پشت می شوند که طبیعی است.

عضو هیات علمی دانشگاه تهران افزود: عواملی همچون کم‌کاری و پرکاری تیروئید، بیماری تب‌دار شدید، مصرف داروها، عمل جراحی، حاملگی و زایمان از جمله عوامل زمینه ساز ریزش مو می‌باشند.

دکتر حلاجی در مورد درمان ریزش مو، گفت: درمان ریزش مو تنها با شناخت عامل آن امکانپذیر است و در صورت شناسایی عامل و درمان آن می‌توان از ریزش مو جلوگیری کرد.

حلاجی افزود: سخت‌ترین نوع درمان مربوط به عوامل ارثی و هورمونی است که نیاز به درمان طولانی مدت حتی تا پایان عمر دارد و سایر عوامل با برطرف شدن علت آن از جمله درمان کم خونی، پرکاری و کم کاری تیروئید و برطرف کردن استرس قابل درمان است.