سایت رسمی و تخصصی روانشناسی

سایت رسمی و تخصصی روانشناسی

مدیر سایت مهران حکمت
سایت رسمی و تخصصی روانشناسی

سایت رسمی و تخصصی روانشناسی

مدیر سایت مهران حکمت

والدین چگونه می‌توانند بدرفتاری‌های کودکان را اصلاح کنند؟


اختلال رفتار کودکان

والدین بهترین کسانی هستند که می‌توانند عواقب بدرفتاری را به کودکان بیاموزند‎

 

بسیاری اوقات می‌بینیم والدینی که فرزندان بدرفتار دارند، به این مساله چندان اهمیتی نمی‌دهند و می‌گذارند کودک همچنان به رفتارهای نادرستش ادامه دهد و برای این کار چند دلیل دارند...

 

اول این‌که علاقه بیش از حد به فرزند موجب می‌شود این والدین خیلی از بدرفتاری‌های فرزندشان آزرده نشوند و حتی متوجه رفتارهای بد او نباشند و اگر متوجه این مساله باشند به دلیل عشقی که به او دارند نتوانند او را به شیوه درست تربیت کنند. بعضی گمان می‌کنند این رفتارها بخشی از دوران کودکی است و با بزرگ شدن کودک، همه خودبه‌خود اصلاح می‌شوند، بعضی دیگر حوصله ندارند با فرزندشان کلنجار بروند و رفتار درست را به او بیاموزند و گروهی دیگر از والدین گمان می‌کنند فرزندشان گرفتار مشکلاتی مانند بیش‌فعالی است و راهی جز تحمل این رفتارها ندارند. فرزند شما به‌زودی بزرگ شده و وارد اجتماع می‌شود و دیگران مانند شما نمی‌توانند بدرفتاری‌های فرزندتان را تحمل کنند.

 

همان‌گونه که خود شما نمی‌توانید بدرفتاری‌های دیگر بزرگسالان را تحمل کنید. در این میان کسی که بیش از همه آسیب می‌بیند فرزند شما است که در اجتماع تنها می‌ماند. پس اگر او را دوست دارید از هم‌اکنون به فکر اصلاح رفتارهای نادرست او باشید.

 

درواقع مشکل واقعی از زمانی آغاز می‌شود که کودک وارد اجتماع می‌شود و جامعه صبر و بردباری والدین را ندارد و بیشتر مواقع با بی‌رحمی به او می‌آموزد که هر رفتاری عواقبی در پی دارد و عواقب یک رفتار زشت و نادرست هرگز چیزی نیست که پیش از این در منزل و از والدینش دیده. عواقب بدرفتاری بد و آزاردهنده هستند. بنابراین بهترین مکان برای آموختن این مساله در خانه و در سنین اولیه است و والدین بهترین کسانی هستند که می‌توانند عواقب بدرفتاری را به کودکان بیاموزند. حتی اگر متخصص به شما گفته که فرزندتان دارای مشکلاتی از قبیل بیش‌فعالی است دلیلی ندارد که از رفتارهای نادرستش چشم‌پوشی کنید، بلکه باید درست رفتار کردن را به او بیاموزید.

 

در این مطلب به چند نمونه از رفتارهای نادرست کودکان و راه‌های پیشنهادی برای اصلاح این رفتارها اشاره شده است:

 

زود عصبانی شده و حرف‌های نادرست می‌زند.

شما در این مواقع عصبانی نشوید و تند برخورد نکنید، بلکه به آرامی و با خونسردی کودک را از محیط و شرایطی که موجب عصبانیت او شده خارج کنید، در چشمان او نگاه کنید و با لحنی مهربان به او بگویید که این رفتارش را دوست ندارید، سپس زمانی که آرام شد و رفتار خوبی داشت به او بگویید که چقدر از این‌که درست رفتار می‌کند خوشحال هستید و به او به خاطر رفتار خوبش پاداش کوچکی بدهید. البته صحبت کردن در مورد کودکان بالای دو سال توصیه می‌شود و معمولا اگر از این روش استفاده کنید بعد از دو ماه به نتیجه می‌رسید پس به یاد داشته باشید که نمی‌توانید از کودک انتظار داشته باشید همین که یک‌بار با او در مورد مساله‌ای صحبت کردید او دیگر رفتارهای نادرستش را برای همیشه ترک کند. در تربیت کودک همیشه صبر و بردباری مهم‌ترین عامل است.

 

هنگام صرف غذا به غذای دیگران دست می‌زند

هنگام غذا خوردن وقتی با رفتارهای نادرست فرزندتان مواجه می‌شوید نباید او را تهدید و تنبیه کنید بلکه باید به گونه‌ای حواس او را از این کار پرت کنید. مثلا در مورد اتفاقات جالبی که در آن روز رخ داده، صحبت کنید و روزهای بعد برای جلوگیری از تکرار چنین رفتاری هنگام چیدن میز از کودک بخواهید به شما در چیدن وسایل کمک کند و در همین زمان در حالی که او را به خاطر آوردن وسایل و چیدن میز تشویق می‌کنید به او بگویید که موقع خوردن غذا نباید به غذای دیگران دست بزند.

 

به حرف‌های شما گوش نمی‌دهد و کاری که از او می‌خواهید را انجام نمی‌دهد

در چشمانش با قاطعیت نگاه کنید نه با خشم، و مسایل مورد نظرتان را دقیق و شمرده‌شمرده به او بگویید. کمتر کودکی در برابر لحن مهربان و آرام والدینش مقاومت کرده و همچنان بدرفتاری می‌کند. به یاد داشته باشید زمانی که رفتار خوبی دارد و کاری که به او محول کرده‌اید را فورا انجام می‌دهد، او را تشویق کنید تا با این کار زمینه را برای موارد بعدی آماده کنید.

 

نق می‌زند

زمانی که برایتان مقدور است به او گوش دهید، چون معمولا در این شرایط کودک از شما توجه و محبت بیشتری می‌خواهد، به آرامی از او بپرسید چه می‌خواهد اما اگر به هر دلیلی نمی‌توانید در آن زمان برایش وقت بگذارید لحظه‌ای دست او را بگیرید یا او را ببوسید و به آرامی به او بگویید باید چند لحظه صبر کند تا کاری که الان در حال انجام دادنش هستید به پایان برسد و بعد حتما برای او وقت خواهید گذاشت. معمولا کودک زمانی که می‌بیند شما متوجه او هستید و پاسخش را دادید آرام می‌شود اما اگر باز هم به نق زدن ادامه داد باید بی‌توجه شوید و غیرمستقیم او را سرگرم کنید. مثلا اگر هنگامی که با تلفن صحبت می‌کنید کودک شروع به نق زدن می‌کند به او بگویید: "عزیزم صبر کن تلفنم که تمام شد به حرف‌های تو گوش می‌کنم." اما اگر کودک همچنان نق می‌زند بدون این‌که به او نگاه کرده یا او را دعوا کنید تلویزیون را روشن کنید تا برنامه کودک تماشا کند یا یک اسباب‌بازی که کودکتان خیلی آن را دوست دارد بیاورید و جایی که در دسترس اوست بگذارید اما به دستش ندهید.

 

تاثیر عوامل بیرونی بر روی رفتار کودکان

رفتار درست به سن، شخصیت و ویژگی‌های فیزیکی و احساسی کودک بستگی دارد‎

 

عصبانی شده یا لج می‌کند و وسایل خانه را می‌شکند

معمولا وسایل شکستنی باید دور از دست کودکان کم‌سن و سال باشند چون بیشتر مواقع کودکان وسیله‌ای را پرت می‌کنند، اما نمی‌دانند این کار خطرناک است و وسیله شکستنی است. مانند زمانی که اسباب‌‌بازی‌هایشان را می‌اندازند و هیچ اتفاقی نمی‌افتد گمان می‌کنند اگر دیگر وسایل را هم پرت کنند هیچ اتفاقی نمی‌افتد اما ناگهان می‌بینند با پرت کردن شیی دیگری مثلا یک لیوان، غوغایی در خانه برپا می‌شود. خیلی اوقات کودکان از این غوغا لذت می‌برند. ناگهان همه بلند می‌شوند تا خرده‌های شیشه را جمع کنند و سر و صدا به‌پا می‌شود و کودک از این همه هیجان و شوری که ایجاد شده خوشحال می‌شود اما متوجه نمی‌شود این کار چقدر دیگران را آزار می‌دهد. دلیل دیگری که کودک اشیا را به اطراف پرت کرده و می‌شکند جلب‌توجه است، مانند زمانی که والدین به‌شدت سرگرم کار خود هستند و او احساس می‌کند دیده نمی‌شود و یا زمانی که تنبیه شده و کسی به او توجه نمی‌کند، تنها راهی که برای جلوگیری از این اتفاق وجود دارد این است که باید وسایل خطرناک و شکستنی را از او دور کنید.

 

عصبانیت و ناراحتی خود را با زدن خود یا دیگران نشان می‌دهد

اگر ممکن است کودک را از موقعیت دور کنید و زمانی که آرام شد به او بگویید که رفتارش نادرست بوده و هرگز نباید خود یا دیگران را بزند. البته این راه زمانی موثر است که خود شما از تنبیه بدنی به‌عنوان راه تربیتی کودکتان استفاده نکنید. اگر کودک شما بالای سه‌سال است از او بخواهید چند دقیقه تنها باشد و به رفتارش فکر کند و بعد به شما بگوید در این موقعیت اگر چه رفتاری می‌کرد بهتر بود. به کودکتان بگویید او را درک می‌کنید که ناراحت است اما این‌که دیگران یا خودش را می‌زند هرگز قابل قبول نیست. به فرزندتان بیاموزید در چنین مواردی چه رفتارهای دیگری می‌تواند داشته باشد، مثلا به او بگویید: "در این مواقع می‌توانی صحبت کنی و به من بگویی که این را دوست ندارم یا آن مساله مرا ناراحت می‌کند و من اگر این‌گونه رفتار کنی بهتر می‌توانم مشکل تو را برطرف کنم." در موارد بعدی که کودک در مورد ناراحتی‌اش با شما صحبت کرد حتما به او توجه کنید و سعی کنید در حل مشکل به او کمک کنید.

 

و در نهایت چند نکته کوتاه:

به یاد داشته باشید که رفتار درست به سن، شخصیت و ویژگی‌های فیزیکی و احساسی کودک بستگی دارد و با توجه به این مسایل، سنجیده می‌شود. هرچند که گاهی اگر رفتارهای کودکی با معیارهای خانوده او هماهنگ و همسو نباشد می‌تواند برای خانواده مشکلاتی ایجاد کند. این‌که بدانید در هر سنی چه رفتاری شایسته کودک است به شما کمک می‌کند دریابید در شرایط مختلف با او چه برخوردی داشته باشید.

 

کودکان زمانی که می‌بینند رفتار آنها مورد توجه دیگران قرار می‌گیرد یا پاداشی برای آنها دربردارد آن رفتار را تکرار می‌کنند. زمانی که کودک بدرفتاری می‌کند واکنشی که شما نشان می‌دهید تعیین‌کننده‌ترین عامل در تکرار یا ترک آن رفتار است. بیشتر مواقع نادیده گرفتن و توجه نکردن، بهترین راه‌حل برای ترک رفتار نادرست است، این برخورد در بیشتر مواقع به نتیجه می‌رسد.

 

جدولی از رفتارهای پسندیده تهیه کنید و هربار که کودک مطابق یکی از موارد رفتار کرد علامتی مقابل آن رفتار در جدول بزنید، قرار بگذارید هرگاه تعداد علامت‌ها به ده رسید یک هدیه کوچک به او بدهید. تعداد رفتارهای خوب با توجه به سن کودک متغیر هستند، کودکان در سنین پایین نمی‌توانند خیلی صبر کنند اما هرچه بزرگ‌تر می‌شوند باید تعداد دفعات تکرار رفتارها هم بیشتر شوند. در تهیه لیست رفتارها از خود کودک نیز می‌توانید کمک بگیرید و از او بپرسید دوست دارد کدام رفتارها را در قسمت خوب و کدام رفتارها را در قسمت بد یادداشت کنید.

 

به یاد داشته باشید قرار نیست هدیه همیشه مادی باشد. می‌توانید به‌عنوان هدیه او را به پارک ببرید یا اجازه دهید با دوستانش بازی کند و... فرزندتان را عادت ندهید که همیشه از دیگران هدیه‌های گران‌قیمت و بزرگ بخواهد.

 

این کار را به شیوه دیگری هم می‌توانید انجام دهید به این شکل که به‌جای تهیه لیست روی دست کودک علامت بزنید، این کار باید روزانه تکرار شود. از دو رنگ یا دو شکل مختلف استفاده کنید و به کودک بگویید هربار که رفتار خوبی داشت یک دایره و هربار که رفتار بد داشت یک مربع روی دستش علامت می‌زنید. زمانی که می‌بینید کودک آرام بازی می‌کند، وسایلش را جمع می‌کند، غذایش را کامل می‌خورد، نقاشی می‌کند یا کتاب می‌خواند و... یک دایره روی دستش بکشید و زمانی که عصبانی شد، حرف بدی زد، وسیله‌ای را پرتاپ کرد، غذا نخورد و... یک مربع روی دستش بکشید. در پایان روز علامت‌ها را بشمارید. اگر تعداد علامت‌های خوب بیشتر بودند به او پاداش بدهید و اگر تعداد رفتارهای بد بیشتر بود نباید پاداشی دریافت کند. به یاد داشته باشید که هرگاه قول پاداشی به کودک دادید حتما به قولتان عمل کنید تا رفتارهای خوب او تکرار شوند و اعتماد فرزندتان به شما از بین نرود.

 

والدین عزیز شما بهترین الگوی فرزندانتان هستید، چشمان کودکان همواره نظاره‌گر رفتارهای شما هستند، پس مراقب رفتارهایتان باشید.

 

جملاتی برای آرام کردن کودک پرخاشگر



کودک پرخاشگر

مدیریت خشم، مهارتی است که هر نوع بچه ای از آن نفع می برد‎

 

فرقی نمی کند کودک شما درمواجهه با چیزی که باب میلش نیست به آرامی واکنش نشان دهد یا در بهترین حالت، مثل ترقه منفجر شود، مدیریت خشم، مهارتی است که هر نوع بچه ای از آن نفع می برد.

ما به عنوان والدین با کنترل احساسات خودمان در برابر طغیان های خشم مان، می توانیم اساس و شالوده ی فراگیری این مهارت مهم را برای فرزندان مان بنا کنیم. این بار که با کج خلقی ها و بهانه گیری های کودک نوپای تان و یا شانه بالا انداختن فرزند نوجوان تان روبرو شدید با بکار بردن یکی از عبارات زیر، بهترین قدم را به جلو بردارید:

نگویید : اینقدر همه چیز را پرت نکن!
بگویید: وقتی اسباب بازی هایت را پرت می کنی من فکر می کنم دوست نداری با آنها بازی کنی. آیا این طور است؟ این تکنیک گوینده/شنونده، برای کمک به ارتباط دهی احساسات به شیوه ای غیررودررویی است. این شیوه نه تنها مسیرهای گفتگو را باز نگه می دارد بلکه شما الگویی می شوید برای این که نشان دهید موقعیت پیش آمده از نگاه شما چگونه است، در نتیجه کودک شما فرصت این را پیدا می کند تا حادثه پیش آمده را مجددا از نگاه خودش و با زاویه ای دیگر بازبینی کند.

نگویید: بچه های خوب این کار را نمی کنند!
بگویید: لازم است چکار کنی تا برای بیرون رفتن آماده شوی؟ به بچه ها اجازه دهید به پروسه های تغییر و گزار در زندگی شان فکر کنند. این کمک می کند تا از جنگ و جدال دور بمانید.

بگویید: بچه های خوب و حتی بزرگ ترها هم گاهی عصبانی می شوند، اشکالی ندارد، این عصبانیت هم خواهد گذشت. بگذارید روراست باشیم. بچه های شما هرچقدر بزرگ تر شوند، با مشکلات بزرگ تری هم مواجه خواهند شد، و احساسات شدیدتری هم خواهند داشت. این که به آنها بگویید بچه های خوب یا کسی که بزرگ شده عصبانی نمی شود، خسته نمی شود یا مضطرب نمی شود واقعا دروغ است. همچنین باعث می شود بچه ها احساسات شان را سرکوب کنند و مانع جریانات احساسات شان به شیوه ای سالم شوند.

نگویید : عصبانی نشو!
بگویید: من هم گاهی عصبانی می شوم. بیا شعار جنگی مان را فریاد بزنیم تا خشم مان مهار شود. تحقیقی جدید نشان می دهد وقتی جسم مان آسیبی می بیند ودرد داریم، فریاد زدن واقعا می تواند در رساندن پیام درد به مغز اختلال ایجاد کند، یعنی دردمان کمتر شود. شاید فرزندتان هنگام عصبانیت دردی نداشته باشد اما دادوبیداد کردن می تواند انرژی خشم را به شیوه ای بازی گونه رها نماید. با فرزندتان یک شعارجنگی انتخاب کنید تا در چنین شرایطی با صدای بلند ازآن استفاده نمایید، مثلا : آزااااااااااااااااادی!

 

برخورد با کودک پرخاشگر

والدین با کنترل احساسات خود در برابر خشم، این مهارت را به فرزندان آموزش می دهند

 

نگویید: جرأت نداری بزنی!
بگویید: اشکالی ندارد که عصبانی باشی، اما به تو اجازه نمی دهم به کسی آسیب بزنی. ما باید امنیت همدیگر را حفظ کنیم.این عبارت، این پیام جدی را می رساند که بروز عصبانیت ایرادی ندارد، اما واکنش فیزیکی ممنوع است. جداکردن این دو به کودک تان کمک می کند تا یاد بگیرد به همین شیوه رفتار کند.

نگویید: تو خیلی بدقلق و سرسخت شده ای!
بگویید: ای موضوع خیلی سخت و ناخوشایند است، می دانم؛ با هم حلش می کنیم. وقتی بچه ها سرسختی می کنند و کوتاه نمی آیند، خیلی همه است که دلیلش را بفهمیم. این عبارت، این ایده را تقویت می کند که شما هم درکنار او هستید نه مقابل او، و با هم طبق یک هدف پیش می روید.

نگویید: فهمیدم، باید در اتاقت تنها باشی!
بگویید: بیا از هم دور باشیم تا هردو آرام شویم. این عبارت، " تنها ماندن " را به " باهم بودن " بر می گرداند و اجازه می دهد به جای تنها ماندن، ارتباط دوباره ای برقرار شود.

نگویید: همین حالا دندان هایت را مسواک بزن!
بگویید: می خواهی اول دندان های عروسکت را مسواک بزنیم یا دندان های تو را؟ برای بچه های نوپا، کج خلقی و بهانه گیری شیوه ای برای کنترل کردن محیط شان است. شما با این عبارت به او حق انتخاب می دهید و در نتیجه احساس می کند تا حدودی کنترل دست اوست.

نگویید: شامت را بخور وگرنه گرسنه به رختخواب خواهی رفت!
بگویید: به نظرت چکار می توانیم بکنیم تا این غذا خوشمزه تر شود؟ این عبارت، مسئولیت پیداکردن راه حل را به دوش فرزندتان می گذارد.

نگویید: اتاقت نفرت انگیز است!
بچه های شما هرچقدر بزرگ تر شوند، با مشکلات بزرگ تری هم مواجه خواهند شد، و احساسات شدیدتری هم خواهند داشت. این که به آنها بگویید بچه های خوب یا کسی که بزرگ شده عصبانی نمی شود، خسته نمی شود یا مضطرب نمی شود واقعا دروغ است.

بگویید: به نظرت چطور است که همین الان باهم این قسمت کوچک از اتاقت را تمیز کنیم؟ من کمکت خواهم کرد. به جای متمرکز شدن بر کار سخت و ناخوشایند تمیز و مرتب کردن آن همه ریخت و پاش ، هدف را ساده سازی کنید، یعنی روی یک شروع ساده متمرکز شوید. شروع ساده ی یک کار سخت و نامطلوب می تواند نیرو و انگیزه ادامه ی آن را ایجاد کند.

نگویید: ما داریم میریم!
بگویید: لازم است چکار کنی تا برای بیرون رفتن آماده شوی؟ به بچه ها اجازه دهید به پروسه های تغییر و گزار در زندگی شان فکر کنند. این کمک می کند تا از جنگ و جدال دور بمانید و به آنها فرصت می دهد تا به مغزشان پیام دهند که درحال تغییر به سمت انجام فعالیت جدیدی هستند. همچنین وقتی قرار نیست واقعا بدون او خانه را ترک کنید، می توانید ادای این کار را درآورید.

نگویید: اینقدر ناله و نق نق نکن!
بگویید: یک بار دیگر با صدای عادی خودت حرفت را تکرار کن. گاهی بچه ها آه و ناله می کنند در حالی که خودشان هم نمی دانند چه می کنند. وقتی از آنها می خواهید حرف شان را مجددا با صدای عادی شان بگویند، به آنها یاد می دهید که " طرز " بیان شان اهمیت دارد.

نگویید: اینقدر شکایت نکن!
بگویید: من می فهمم چه می گویی. راه حلی داری؟این عبارت، مسئولیت را به فرزندتان محول می کند. این بار که فرزندتان بدون وقفه از مدرسه، شام، خواهروبرادرش، ... شکایت کرد، از او بخواهید فکرش را بکار بگیرد و راه حل ارائه دهد. به او یادآوری کنید هر راه حلی به ذهنش می رسد بگوید، فرقی نمی کند چه باشد.

مهم ترین عوامل بددهنی کودکان و راه حل های اصلاح بدزبانی

مهم ترین عوامل بددهنی کودکان و راه حل های اصلاح بدزبانی



بددهنی کودکان

بدزبانی، ‌ تنها از راه آموختن و مواجه شدن با کلمات نامناسب به وجود می‌آید

 

بدزبانی، ‌ تنها از راه آموختن و مواجه شدن با کلمات نامناسب به وجود می‌آید، بنابراین باید موقعیت‌هایی را که طی آن ممکن است کودک این کلمات نامطلوب را بشنود، محدود کنید.

یکی از نگرانی های همیشگی والدین در اغلب خانواده ها بددهنی کودکان (گاهی مواقع نوجوان) می باشد و نوعا به دنبال راهی برای رفع این مشکل می باشند. ما سعی نموده ایم در این مقاله به عوامل ایجادکننده و راه حل های آن بپردازیم.

بددهنی در کودک و نوجوان علل مختلفی دارد که متأسفانه در اغلب موارد متأثر از رفتارهای نابهنجار والدین در مقابل کودکان می باشد و پدر و مادرها خود در به وجود آمدن آن نقش عمده ای دارند.

 

مهم ترین عوامل بددهنی کودکان عبارتند از:
- گاهی کودک آن زمان که به سن نوجوانی نزدیک می شود برای تثبیت استقلال خود، به این کار دست می زند.

- الفاظ رکیک و زشت در فرهنگ خانواده مرسوم بوده که در این صورت طفل با تقلید مستقیم بدین رفتار ناپسند گرایش یافته و آن را در خویش پرورش خواهد داد.

- برخی از وابستگان خانواده همچون عمو، دایی و حتی خود پدر و مادر لحن کودکانه طفل را مستمسکی جهت تفریح قرار داده و تقلید الفاظ رکیک توسط وی، آنان را به خنده و شادی وامی دارد و پرواضح است که بعدها رفع یک عادت کاملاً مستقر شده در ذهن طفل تا چه اندازه با سختی همراه خواهد بود و معمولاً در حدود سن 6 5 سالگی، توجه پدر و مادر به قبح و زشتی آن جلب شده و تازه آن زمان است که به فکر چاره می افتند، در این زمان پدر و مادر از اینکه کودک خردسال بدون هیچ گونه ابایی به فحاشی و ناسزاگویی می پردازد، متعجب و نگران می شوند در حالی که توجه به زیربنای موضوع جای هیچ گونه شگفتی بجا نخواهد گذاشت.

- گاهی علت بدزبانی، وجود گروهی از دوستان است که کودک یا نوجوان از آنها تأثیر جدی می پذیرد، در این خصوص چاره ای نیست جز آنکه با نرمی و عطوفت اعتماد کودک را جلب نمود و از طریق آگاهی دادن غیر مستقیم درباره رفیقان بد و جایگزین کردن دوستان خوب مشکل را حل نمود.

- در بعضی مواقع خانواده به طور ناخواسته زمینه ای ایجاد می کند که در آن کودک یا نوجوان دچار عصبانیت و خشم شدید می شود و همین امر اعصاب او دچار اختلال کرده و ناخودآگاه الفاظ زشت و قبیح بر زبان وی جاری خواهد شد بنابراین تا آنجا که امکان دارد باید کوشید زمینه های عصبانیت را از بین برد.

- گاهی مواقع کودکان ما فکر می کنند که صحبت صریح و بی پرده در مورد کارکردهای بدن و ادرار و مدفوع خنده دار است و نوعی شوخی به حساب می آید که البته عکس العمل ما می تواند تا حدود زیادی او را متوجه اشتباهش نماید.

 

- مواقعی پیش می آید که کودکان تنها وقتی با دوستان شان گرم صحبت می شوند از عبارات زشت و ناپسند استفاده می کنند که این امر باعث ناراحتی و رنجش خاطر والدین می گردد و ایشان را متوجه وجود رفتار دوگانه فرزندشان در جمع خانواده و دوستان می سازد و برایشان مشخص نیست که ایراد و اشکال از کجاست و چه باید کرد؟

مهم ترین عوامل بددهنی کودکان

یکی از نگرانی های همیشگی والدین در اغلب خانواده ها بددهنی فرزندان می باشد

 

راه حل های اصلاح بدزبانی
- اگر کودک بزرگتری حرف های زشت می زند و معنی آنها را نیز می داند، می توانید با آرامش بگویید: «این نوع حرف زدن غیر قابل قبول است. می دانم آنقدر باهوش هستی که عبارت قابل قبولی به جای آنها پیدا کنی.»


- بچه های کوچک، درست مثل «مینا(1)» هستند آنها چیزهایی را که می شنوند، حتی وقتی معنای آن را نمی دانند، تکرار می کنند اگر فرزندتان کوچک است و معنی کلمه زشتی را نمی داند، اما به تقلید از دیگری آن را گفته است فقط بگویید:
«آدم های خوب نباید چنین کلماتی را به کار ببرند. در عوض می توانی بگویی ...» و کلمه قابل قبولی را جایگزین کنید. بهتر است از همان لحن و همان میزان صدایی استفاده کنید که او برای بیان کلمه زشت به کار برده است.

- هنگام مواجهه با بددهنی نوجوان فقط روترش کنید و در موقعیت های عاطفی، با سخنی نرم، او را از این عمل بازدارید. (کودک یا نوجوان هراز چندگاهی، احساس علاقه شدیدی به پدر و مادر پیدا می کند، آنان را در آغوش می گیرد و می بوسد و اظهار محبت می کند. این رفتار به این دلیل است که شاید شب قبل کابوسی درباره از دست دادن پدر یا مادر دیده یا در مدرسه، شنیده است که یکی از همسالان، پدر یا مادرش را از دست داده است و یا فیلمی از این قبیل دیده است این موقعیت عاطفی، بهترین زمان برای نهی فرزند از رفتارهای ناپسند است، زیرا مقاومت روانی اش به پایین ترین حد می رسد.) به او بگویید فحش دادن و بددهنی، احساسات دیگران را جریحه دار می کند و آنها را از ما متنفر می سازد و دوستی ها را از بین می برد.

- وقتی فرزند خردسال و شیرین زبان شما، کلمه زشتی را بر زبان جاری می کند، شادمانی نکنید و مغلوب احساسات خود نشوید و همان لحظه با آرامش به او بفهمانید که سخنش ناپسند است.

- اگر شوخی بی ادبانه به هنگام غذا خوردن، مطرح شد، یکبار به فرزندتان هشدار بدهید که این کار را انجام ندهد اگر بار دوم تکرار شد، از جایتان بلند شوید، بشقاب غذای کودک تان را بردارید و بگویید «ما از بودن کنار تو لذت نمی بریم پس وقت غذا خوردن تو تمام شده است لطفا به اتاقت برو.» از او بخواهید غذایش را به تنهایی و در اتاقی دیگر (انباری یا پارکینگ) تمام کند، (نه جلوی تلویزیون)


- به برنامه های تلویزیونی که کودکتان مشاهده می کند، دقت کنید ممکن است این رفتارها را از این منابع یاد گرفته باشد. در این صورت به او بگویید که بین آن برنامه و رفتار او ارتباط نزدیک وجود دارد و اگر این الفاظ و کلمات ادامه پیدا کند دیدن این برنامه را ممنوع می کنید.

- اگر ناسزایی برایش عادت شده است، به او بیاموزید که تا مدتی، واژه های زشت را در ذهن خود یا زیرلب و آرام بگوید و در صورت استمرار بددهنی، از سازوکارهای بازدارنده و به ویژه کاستن از پول توجیبی استفاده کنید و بگویید که در برابر هر کلمه زشت، مقدار پول جیبی اش کم خواهد شد

- به فرزندتان بیاموزید که چه کارهایی از نظر اجتماعی صحیح است وقتی جوکی بی ادبانه گفته می شود، آرامش خود را حفظ کنید، به چشمان فرزندتان نگاه کنید و با صدایی جدی بگویید: «این کار درست نیست» یا «در این خانه در مورد این مسائل شوخی نمی کنیم» به یاد داشته باشید که احتمالاً همچنان این کلمات را به دوستانش می گوید، چرا که همه آنها در مرحله ای یکسان از رشد قرار دارند.

تبلت را چگونه از کودک مان جدا کنیم؟


استفاده زیاد از لوازم الکترونیکی مانند تبلت

یکی از مشکلات بچه های امروزی ، استفاده زیاد از لوازم الکترونیکی مانند تبلت است

 

یکی از مشکلاتی که بچه های امروزی دارند استفاده زیاد از لوازم الکترونیکی مانند تبلت است. حال والدین چگونه باید این تبلت ها را از کودک شان جدا کنند.

این روزها به هر خانه‌ای که وارد می‌شوید، به جای سرگرم بودن کودکان با خمیرهای بازی که خلاقیت‌شان را بالا می‌برد و مهارت‌ دست‌های‌شان را بیشتر می‌کرد، تبلت‌هایی در دست بچه‌ها جا دارد که چشم‌های‌شان را خسته و مفاصل دست‌های‌شان را ضعیف می‌کند. در این میان والدینی که امکان خرید چنین ابزاری برای کودک‌شان ندارند هم از خود گذشتگی کرده و او را با گوشی هوشمند تلفن همراه‌شان سرگرم می‌کنند و مهارت کودک‌شان در انجام بازی‌های مختلف را به رخ این و آن می‌کشند. بچه‌های امروزی تمایلی به دویدن، کاردستی درست کردن و نقش‌پذیری در بازی‌هایی که نسل ما از آنها لذت می‌برد، ندارند. آنها ترجیح می‌دهند روی مبل راحتی لم بدهند، یک کاسه پفک کنارشان بگذارند و هر روز چندین مرحله از بازی‌ای که به آخر رساندنش کار هر کسی نیست را رد کنند.

بچه‌های امروزی نمونه کوچک شده والدین‌شان هستند. نمونه آنهایی که در ‌مهمانی‌ها به جای گپ زدن با حاضران، به غایب‌های جمع وایبر می‌زنند و به‌جای چند متر دویدن، به‌دنبال نصب انواع اپلیکیشن‌های سلامت روی گوشی خود هستند. هدیه پژوهشگران فناوری اطلاعات به بچه‌های امروزی نه هوش بیشتر و نه ذهن آماده‌تر است. آنها روی مبل‌های راحتی، صاحب بدنی خسته و انباشه از چربی می‌شوند و پشت صفحه تبلت‌ها، چشم‌هایی آزرده و ذهنی آشفته را از آن خود می‌کنند.

شاید بعد از خواندن این یادداشت، به قصد گرفتن تبلت فرزندتان از او، از روی مبل بلند شوید؛ اما بنشینید! نیازی به محروم کردن فرزندتان از تبلتش نیست، کافی است خودتان همین حالا گوشی را روی زمین بگذارید و نه با حرف، بلکه با آوردن ورزش و مطالعه به ساعت‌های مرده‌تان، به کودک خود هم سبک زندگی سالم را آموزش دهید.

استفاده زیاد از تبلت

ساعت‌های استفاده فرزندتان از تبلت را محدود کنید

 

به ساعت نگاه کنید
با وضع کردن برخی قانون‌ها، ساعت‌های استفاده فرزندتان از تبلت را محدود کنید. برای مثال به او اجازه ندهید که سر میز شام تبلتش را بیاورد.

 

خاموشی بزنید
محققان می‌گویند تبلت‌بازی پیش از خواب می‌تواند فرزند شما را بی‌خواب کند. پس به او اجازه بازی کردن با تبلت پیش از خواب را ندهید و نگذارید آن را به اتاق خوابش ببرد.
 
وقت‌شناس باشید
حتی اگر همه اطرافیان‌تان برای کودک خود تبلت خریده باشند، دلیلی ندارد که در سه سالگی به فرزندتان چنین هدیه‌ای بدهید. اگر می‌خواهید او را با تکنولوژی آشنا کنید، به او اجازه دهید برخی ساعات روز با تبلت شما بازی کند اما شخصی کردن این وسیله را از چنین سنی شروع نکنید.
 
از خودتان شروع کنید
هرقدر هم که از لزوم فعالیت بدنی و قوی‌تر کردن ارتباطات رو در رو برای فرزندتان صحبت کنید، فایده‌ای ندارد. تا زمانی که او می‌بیند که در ‌مهمانی برای‌تان وایبر بازی شیرین‌تر از گپ زدن با دیگران است، تمایلی به گوش کردن به توصیه‌های‌تان پیدا نمی‌کند. اگر می‌خواهید فرزندتان زندگی مجازی را جایگزین تجربه‌های حقیقی زندگی نکند، خودتان در رعایت چنین اصلی پیشقدم شوید.
 
دست به‌کار شوید
اگر تنها یک فرزند دارید، به او حق دهید برای پر کردن تنهایی‌اش به تبلت وابسته شود. در چنین شرایطی به جای جنگیدن با او، خودتان برای تغییر شرایط وارد عمل شوید. بازی‌های دونفره پرتحرک و هیجان‌انگیز، هم می‌تواند سلامت جسم فرزندتان را تضمین کند و مهارت‌های حرکتی‌اش را تقویت کند و هم لحظات شاد و خوشی را برایش رقم بزند. اگر کودک‌تان از چنین نعمتی بهره‌مند شود دیگر نیازی به مدام بازی کردن با تبلت پیدا نخواهد کرد.

این کودکان در آینده دچار مشکلات جنسی می شوند


مشکلات جنسی ,مشکلات جنسیتی,نشانه مشکلات جدی جنسیتی

دختران زیادی هستند که دوست دارند مثل پسرها رفتار کنند، لباس های پسرانه بپوشند و با اسباب بازی های آنها بازی کنند.

شایلو، دختر آنجلینا جولی و برد پیت لباس ها یپسرانه به تن میکند و میخواهد که همه «جان» صدایش کنند. اما آیا چنین نشانه هایی تنها بیانگر شیطنت پسروار او هستند یا می توانند آغازی برای مشکلات جنسی باشند؟
شایلوی هشت ساله دیگر نمی خواهد دختر باشد، او نمی خواهد شایلو باشد و زمانی که برد پیت او را شایلو صدا می زند به میان حرف او پریده و می گوید: « من شایلو نیستم، من جان هستم». حالا دیگر تمام خانواده او را جان صدا می کنند و حتی در مراسم افتتاحیه فیلم اخیر مادرش، «ناشکسته»، نیز او کت و شلوار و کراواتی شبیه به برادرهایش، پکس و مدوکس، پوشیده بود. و رفتارهای پسروار او مدتی است که دارند بیشتر می شوند.
سال 2010 در مصاحبه با مجله «Vanity Fair» آنجلینا جولی گفته بود: « او می خواهد پسر باشد. موهایش را کوتاه کرده است. دلش می خواهد ظاهر و لباس هایش مثل پسرها باشد. فکر می کند مثل برادرانش است».

دختران زیادی هستند که دوست دارند مثل پسرها رفتار کنند، لباس های پسرانه بپوشند و با اسباب بازی های آنها بازی کنند. اما وقتی کودکی می خواهد تبدیل به یکی از افراد جنس مخالف بشود چه؟ آیا این نشانه مشکلات هویتی و ناآرامی است؟ یا تنها بخشی از رشد طبیعی آنهاست؟

لیندا بلر، روانشناس و نویسنده کتاب «کودک خوشحال»، می گوید که نباید عکس العمل شدیدی نسبت به این مسئله نشان داد. این موضوع دلایل بسیار زیاد دیگری می تواند داشته باشد. برای کودکی مثل شایلو، این مشکل می تواند تنها ناشی از داشتن سه برادر در منزل باشد، هرچند که او دو خواهر نیز دارد. کودکانی که خواهر یا برادر بزرگتر از خود دارند، تمایل شدیدی به تقلید رفتار آنها دارند، به ویژه اگر او از جنس مخالفشان باشد. این یک مرحله طبیعی در زندگی بسیاری از کودکان است.

همچنین، چنانچه کودک در وضعیتی مشابه شایلو، جزء فرزندان میانی خانواده باشد، این مسئله می تواند ناشی از نیاز آنها به جلب توجه باشد. گاهی کودکانی که در خانواده های پرجمعیت زندگی می کنند به شدت دنبال راهی برای به دست آوردن توجه اطرافیان هستند. درنتیجه به هر رفتاری برای جلب توجه والدین دست می زنند.

علاوه بر این والدین باید توجه داشته باشند که کسب تجربه بخشی از روند رشد هر کودکی است. ذهن بسیاری از بچه های 3 تا 6 ساله درگیر مسئله جنسیت (مذکر و مونث) و مفهوم «پدر» و «مادر» است، و این درگیری ذهنی برای برخی کودکان بیشتر طول می کشد. اما این کاملا طبیعی است که این موضوع ذهن همه کودکان را به خود مشغول کند.

در مورد پسرانی که می خواهند مثل لباس های دخترانه بپوشند یا رفتارهایی که به عنوان رفتار دخترانه برداشت می شوند از خود بروز می دهند، وضعیت بدتر نیز میشود. زیرا والدین آنها حاضر به پذیرش این مسئله نیستند. زمانی که دختری رفتارهای پسروار از خود نشان می دهد، خانواده به راحتی با این مسئله کنار می آید و مشکل چندانی در این قضیه ندیده و تغییری در رفتار خود با کودک نمی دهد و شاید حتی خوششان نیز بیاید. اما وقتی پسری رفتارهای دخترانه از خود بروز دهد آنها عکس العمل نشان می دهند و چنین رفتاری را از او نمیپذیرند.

یکی از موسسات خیریه که به خانواده هایی که کودکانی با مشکلات جنسیتی دارند کمک می کند، اعلام کرده است که بیشتر تماس هایی که با آنها گرفته می شود از طرف والدینی است که فرزند پسری با چنین مشکلی دارند. این مسئله بدین دلیل نیست که بیشتر پسران با چنین مشکلاتی دست به گریبان می شوند، بلکه بدین دلیل است که دخترک شیطانی که رفتارهای پسرانه دارد خیلی مشکل بزرگی به نظر پدر و مادرش نمی آید، اما پسری که با عروسک باربی بازی می کند وحشت بزرگی در والدینش ایجاد می کند.

اما طبق گفته بلر این نگرش می تواند برای کودک بسیار مخرب باشد و چیزی است که والدین باید تلاش بسیاری برای پذیرش آن داشته باشند. آنها باید صبر کنند و ببینند چه می شود. او می گوید: «عکس العمل من به پدر و مادرهایی که می گویند دخترم لباس پسرانه می پوشد یا پسرم پیراهن به تن می کند این است که می گویم بنگرید، بپذیرید و ببینید. چنانچه این کار را برای جلب توجه انجام دهند خود بخود برطرف خواهد شد، اگر از روی کنجکاوی باشد فرصت رفع این کنجکاوی را به آنها می دهید. و اگر واقعی باشد به آنها فرصت می دهید تا خود واقعیشان را بیابند». زیرا این رفتار ها می توانند نشانه مشکلات جدی جنسیتی باشند و ممکن است ناشی از دوجنسه یا همجنس گرا بودن او باشند. 

چنانچه این نشانه ها برای چند سال ادامه پیدا کنند باید کودک را نزد مشاورانی برد که بتوانند به او در زمینه مسائل هویتی و جنسیتی کمک کنند. این مسئله به ویژه در زمانی که کودک به سن بلوغ نزدیک می شود اهمیت و جدیت بیشتری خواهد داشت. البته این را نیز در نظر داشته باشید که نباید بلافاصله در مقابل این مسئله عکس العمل نشان داده و بدین صورت توجه کودک را بیشتر به این مسئله جلب کنید. تا قبل از سن بلوغ نیاز چندانی به گرفتن مشاوره تخصصی در مورد این مسئله نیست و اگر چنین کاری می کنید بهتر است کودک را در روند مشاوره دخالت ندهید.

بلر می گوید: «موضوع را بپذیرید. لازم نیست هیچ کاری انجام دهید. چیز ترسناکی وجود ندارد. زیرا این روند کاملا تدریجی است و حتی اگر کودک نیاز به کنترل هورمون داشته باشد حداقل قبل از اقدام به این عمل باید  موضوع دو سال مورد بررسی قرار بگیرد. بدترین چیز عجله کردن است.این یک تصمیم بسیار بزرگ و اساسی است».

اما ادی دیویس، درمانگر جنس- روانی، می گوید چنانچه کودک یا نوجوان شما علائم بیقراری و افسردگی داشته باشد، والدین باید سریعا به دکتر مراجعه کنند. او می گوید: «کودکانتان را آنگونه که هستند بپذیرید اما چنانچه تا حدی خود را با جنس مخالف یکسان بداند که برای خودش یا خانواده ایجاد ناآرامی کند، طلب کمک کنید. این نشانه ها ممکن است شامل آسیب رسانی به خود، رفتارهای مخرب و یا افسردگی شوند».

اما مهمتر از همه این است که والدین به یاد داشته باشند که این رفتارها لزوما نشانه تمایلات همجنس گرایانه یا دوجنسه بودن فرزندشان نیستند. این کارها می توانند به دلیل کنجکاوی یا واکنش نسبت به خواهر و برادران یا خانواده باشند. آنها را بپذیرید و در نظر داشته باشید که شما با این که فکر می کنید شناخت کافی از کودکانتان دارید هنوز آنها را کامل نمی شناسید و شناخت آنها زمان خواهد برد. شما هم باید مانند آنجلینا جولی و برد پیت به کودکتان فرصت کافی بدهید تا خودش را بشناسد.
منبع : زندگی ایده آل/سیمرغ