سایت رسمی و تخصصی روانشناسی

سایت رسمی و تخصصی روانشناسی

مدیر سایت مهران حکمت
سایت رسمی و تخصصی روانشناسی

سایت رسمی و تخصصی روانشناسی

مدیر سایت مهران حکمت

رازهای زندگی



ناامیدی ها مثل دست اندازهای یک جاده هستن
ممکنه باعث کم شدن سرعتت در زندگی بشن
ولی در عوض بعدش از یه جاده صاف و بدون دست انداز بیشتر لذت خواهی برد
بنابر این روی دست اندازها و ناهمواریها خیلی توقف نکن
و با استقامت هر چه

 تمام تر به راهت ادامه بده




تصاویر گل های زیبا




وقتی احساس شکست میکنی

که نتونستی به اون چیزی که می خواستی برسی

اصلا ناراحت نشو

حتما خداوند صلاح تو رو در این دونسته

و برات آینده ی بهتری رو رقم زده





زیباترین عکس ها از زیباترین پروانه های جهان





وقتی یه اتفاق خوب یا بد برات میافته

همیشه دنبال این باش که چه معنی و حکمتی در اون اتفاق نهفته هست

برای هر اتفاق در زندگی دلیلی وجود داره

که به تو می آموزد که چگونه

بیشتر شاد زندگی کنی

و کمتر غصه بخوری


بسیار جالب و خواندنی درباره دروغ گفتن!!

 

بسیار جالب و خواندنی درباره دروغ گفتن!!
دروغ گفتن خوب است یا بد ؟ ما دروغ گفتن را از دوران کودکی یاد می‌گیریم و گاهی تا آخرین روزیکه زنده هستیم به این کار ادامه می‌دهیم .
چرا دروغ می‌گوییم ؟ تحلیل دروغ در سنین مختلف !
دروغ از دیدگاه روان شناسان و روانکاوان :
  

 گاهی حتی بدون اینکه فکر کنیم دروغ می‌گوییم و خودمان نیز نمی‌دانیم که چرا الان و در رابطه با این موضوع دروغ گفتیم . چرا دروغ یکی از عادت های روزمره ی همه‌ی ما شده است .؟؟ آیا برای رسیدن به هدف خاصی دروغ می‌گوییم یا نه ؟ آیا بدون دروغ هم می‌توان زندگی کرد ؟؟ دروغ چه فرقی با دروغ بافی دارد ؟ ؟ دروغ چیست ؟ آیا تا کنون فکر کرده اید که دروغ چیست و چه معنای می‌تواند داشته باشد ! در توصیف و تعریف شخصی که دروغ می‌گوید می‌توانیم بگوییم فردی است که برای اینکه دیگری را در رابطه با موضوعی فریب دهد متوسل به دروغ می شود و یا می‌خواهد کسی را به وسیله دروغی که می‌گوید شیفته و جذب خود کند . و یا گاهی بدون اینکه هیچ گونه قصد و نیتی داشته باشیم این کار را انجام می‌دهیم . فرد دروغ گو حقیقت و درستی موضوعی را می‌داند و می‌تواند بین گفتن حقیقت و یا نگفتن آن یکی را انتخاب کند .

در دروغ و دروغ گفتن دو رفتار متفاوت را می‌توان تشخیص داد :
فردی که از روی حسادت و برای بالا بردن مقام خود دروغ می‌گوید و فردی که بدون هیچ گونه غرضی دروغ می‌کوید و به قول ما ایرانی ها از نوع مصلحتی است .
حالا هر یک از این دو دروغ  و علت آنها را جداگانه توضیح می‌دهیم :
اول دروغی که از روی خود خواهی و غیض است  این دروغ را در موارد زیر به کار می‌بریم : 
*زمانی که می‌خواهیم یک تصویر خوب و عالی و دروغین از خود در برابر مخاطبمان بسازیم . اما چگونه این کار را انجام می‌دهیم ؟ در گفتن استعدادها ، توانایی های مالی حقیقت را نمی‌گوییم ویا عیب‌های خود را به خوبی ها تبدیل می‌کنیم و راجع به آنها با افتخار صحبت می‌کنیم .
*برای به دست آوردن یک پست یا شغل ادعای کذب می‌کنیم و یا برای فروختن مالی که به ما تعلق دارد توضیحاتی را ذکر می‌کنیم که حقیقت ندارد . فقط برای اینکه جنس خود را به قیمت بالاتری بفروشیم این کار را انجام می‌دهیم .
*بخاطر کاری که انجام داده ایم و برای اینکه مجازات نشویم دروغ می‌گویم . این دروغ بیشتر بین بچه‌های کوچک و نوجوانان باب است .
 نوع دوم ، دروغی است که به نیت و قصد بدی نیست و می‌توان گفت بیشتر از روی نوع دوستانه است ، و در موارد زیر به کار می‌رود :
*این دروغ را زمانی می‌گوییم که می‌خواهیم کسی را ناراحت نکنیم مثلا ، وقتی کسی نظر ما را درباره ی لباس جدیدش یا مدل کوتاهی مو هایش می‌پرسد شاید این مدل و این لباس به او نیاید اما برای اینکه او را ناراحت نکنیم از دروغ استفده می‌کنیم چون مسلما هر کسی سلیقه خود را دارد و نباید سلیقه خود را به کسی تحمیل کنیم . و یا اینکه در شرایط خاص خبر بدی را  تبدیل به خبر خوب کنیم  و کسی را الکی و به خاطر شنیدن این  دروغ خوشحال کنیم . روان شناسان در علم روان شناسی این دروغ را " دروغ دفاعی " می‌نامند . اما چرا دفاعی ؟ چون در نهایت ، هدف ما از این دوغ این است که رابطه خود را با دیگران حفظ کنیم و این رابطه از بین نرود. این دروغ را می‌گوییم چون می‌ترسیم از طرف دیگران مورد بی مهری قرار بگیریم و آنها دیگر ما را دوست نداشته باشند و برای ادامه داشتن ارتباطا طمان با دیگران نظرات خود را پنهان می‌کنیم تا هم چنان مثل همیشه باشیم .
 اما چرا اغلب دروغ می‌گوییم ؟؟ بر اساس تحقیقی که در آمریکا انجام شده است ، متوجه شده‌اند که همه آدمها در روز بیش از دو بار دروغ می‌گویند ... و البته با توجه به شغل و مسئولیتی که هر کسی دارد تعداد این دروغ ها کم و یا زیاد می‌شود و بیشتر این دروغ ها بخاطر طفره رفتن از جواب دادن به سوالات است .
به خاطر چه هدفی دروغ می‌گوییم  ؟
با این هدف که یک تصویر خوب از خود ارائه دهیم .و دیگران ما را بهتر از شخصیتی که داریم ببینند . که این بحث را در علم روان شناسی " خواستگاه و جایگاه دلخواه اجتماعی می‌نامند " .
 آیا واقعا دروغ لازم است ؟ به راحتی و بدون هیچ گونه تفکری می‌توان پاسخ داد : بله ، چون بدون دروغ هیچ کس نمی‌تواند زندگی کند . دروغ برای زندگی در اجتماع کنونی لازم است مثلا برای رابطه داشتن با دیگران ، شما مجبورید که دروغ بگویید ، یا در زندگی های زناشویی ، زن و شوهر دروغ هایی زیادی را به یکدیگر می‌گویند .و در این میان دروغ های خطرناک زیادی نیز گفته می‌شود که اهدافی شیطانی را در بردارند .
چگونه تشخیص دهیم که کسی دارد به ما دروغ می‌گوید ؟؟ در این جا مهم این است که اگر به کسی و به حرف ها ی او اعتماد ندارید و در درستی صحبت های او شک دارید ، باید در ابتدا کاملا به صحبت های او دقت کنید و با هوشیاری کامل صحبت های او را تعقیب کنید تا متوجه شوید زیرا به قول ما ایرانیها دروغگو کم حافظه است و صحبت های خود را فراموش می‌کند و دفعه ی بعد که در مورد همان موضوع صحبت می‌شود صحبت های قبلی خود را فراموش می‌کند ، و دوباره از نو شروع به دروغ گفتن می‌کند و در همین جاست که می‌توانید مچ او را بگیرید و مطمئن شوید که او فردی دروغ گوست و قابل اعتماد نیست . زیرا افراد دروغ گو حافظه ضعیفی دارند و از بس که در همه جا و در همه ی موارد دروغ می‌گویند یادشان می‌رود و حافظه شان یاری نمی‌کند که کدام دروغ را در کجا گفته اند . و معمولا هنگامی که با دروغ آنها روبرو می‌شوید دیگر به آنها اعتماد سابق ندارید. اغلب ما به افراد دروغ گو و حرف ها ی که می‌زنند همیشه شک داریم و هیچ گاه به راحتی نمی‌توانیم حرف های آنها را باور کنیم . حتی اگر روزی حقیقتی را به بگویند اما به خاطر سابقه ی بدی که دارند ، باور کردن صحبت‌هایشان غیرقابل قبول است .
آیا برای اینکه رابطه بهتری با دیگران داشته باشیم دروغ می‌گوییم ؟؟ اکثر دروغ های که می‌گوییم بازتاب و انعکاس غریزی اعمال روزانه ماست. دروغ بخشی از ارتباط اجتماعی ما با دیگران است . برای مثال ، در احتراماتی که به یکدیگر می‌گذاریم ، ممکن است ما از شخصی متنفر باشیم و اصلا مایل به ارتباط داشتن با او نباشیم ، اما بخاطر حفظ ظاهر اجتماعی خود ویا بخاطر مقام و منصب شخص مقابل مجبور به اظهار احترامات دروغین در برابر او هستیم . مثال جالبی در اینجا وجود دارد ، " به همکارتان سلام می‌کنید و از او می‌پرسید، حالش چطور است ؟ در 90% موارد پاسخ همکارتان به این ترتیب خواهد بود ، او تشکر می‌کند و بعد او هم جویای حال شما می‌شود . حتی اگر او با شما نیز مشکل داشته باشد ، حقیقت را نمی‌گوید اما این موضوع مانعی نمی‌شود تا او بدجنسی خود را به شما ثابت کند ، او از روی ملاحظه کاری و سیاست خود از دروغ استفاده می‌کند . زیرا مسلما احساسی که او نسبت به شما دارد را می‌دانید اما او جانب داری می‌کند . به نظر برخی از روان شناسان این موضوع یعنی سیاست و جانب داری شما در روابطتان کلیدی طلایی برای حفظ و ادامه ارتباطات است .با این وجود برخی  از روان درمانگرها مثل برد بلانتون روان درمانگر امریکایی ،مخالف این عمل هستند. او معتقد است که اگر از کسی خوشتان نمی‌آید و مایل به ارتباط داشتن با او نیستید،این چرئت را به خود بدهید وفکری که در سر در مورد او دارید بدون هیچ گونه سانسور و کاستی به او بگویید .. به نظر این روان کاو هدف از زندگی، داشتن روابط زیبا با دیگران است برای اینکه در این روابط است که خود و دیگران را بهتر می‌شناسیم پس باید صحبت های که در نهان داریم آشکار سازیم . نه اینکه مدام راجع به آنها فکر کنیم و هیچ عملی انجام ندهیم 
 دروغ در زندگی زناشویی و در روابطی که با جنس مخالف داریم :اکثر انسان ها در ابتدا و شروع روابط عاشقانه به طرز افراطی دروغ می‌گویند . در این مرحله از زندگی نیز بازبرای ساختن تصویری مناسب از خود دروغ می‌گوییم ، مخصوصا زمانی که پای جنس مخالف به این بحث باز شود ، دروغ نیز خود به خود وارد می‌شود . اما هنگامی که افراد ازدواج می کنند این دروغ ها به نسبت دوران نامزدی و یا دوستی کمتر می‌شود .
 دروغ از چه سنی شروع می‌شود ؟؟ در این جا می‌خواهیم دروغ را بین سنین مختلف بررسی کنیم، دروغ از دوران کودکی شروع می‌شود و به نوعی مرحله ای از شکل گیری شخصیت کودک است .
دروغ بین سنین 3 تا 4 سال چگونه است ؟ در این سن است که کودک دروغ گفتن را شروع می‌کند . این موضوع بیان گر این نکته است که شخصیت انسان از همان ابتدا حتی نزد پدر و مادرش نیز شفاف نیست و هیچ کس قادر به شناخت کلی طرف مقابلش نیست . دروغ گفتن بچه ها در این سن ، فقط به عنوان یک سرگرمی و امتحان کردن پدرو مادر است ، زیرا هنگامی که بچه های این سن دروغی را می‌گویند و والدین متوجه دروغ شان می‌شوند برای آنها بمانند یک تفریح است .
دروغ در سنین 7 سالگی به بعد چگونه است ؟ در این سن بچه ها در دروغ گفتن پیشرفت زیادی می‌کنند و یاد می‌گیرند همه فکر هایی را که دارند و یا تمام کارهایی را که انجام میدهند را نباید به پدرو مادر خود بگویند و برای آنها توضیح بدهند . اما آنها هنوز در دروغ گفتن نوپا هستند و از تغییر صدای و رنگ صورتشان می‌توان فهمید که دروغ می‌گویند . و مهم تر از همه تربیت خانواده‌ها و رفتاری که والدین در برابر بچه ها با یکدیگر دارند نقشی بسزا در این امر دارد . گاهی والدین خودشان به فرزندانشان دروغ گفتن را یاد می‌دهند برای مثال : " مادریا پدر به فرزندش می‌گوید این مطلب را به کسی نگویی یا اگر کسی ازت چیزی پرسید یک دروغی بگو " ما خودمان فرزندانمان را به دروغ تشویق می‌کنیم و بعد که آنها در این کا ر خبره می‌شوند و به راحتی دروغ می‌گویند از آنها گله می‌کنیم ...از دروغ گویی تا افسانه بافی راه زیادی نیست !! 
اجازه ندهیم فرزندانمان به اینجا برسند !؟ وقتی که از دروغ و دروغ گفتن صحبت می‌کنیم به جایی می‌رسیم که دیگر کار از دروغ گذشته و به حد افراطی آن یعنی افسانه بافی رسیده است ، دیگر جلوی این افراد را نمی‌توان گرفت .. علت و دلیل افسانه بافی افراد یک شوک شدید روحی ،شکست در زندگی شخصی یا اجتماعی یا هر واقعه و رخدادی که به شخص دیدی منفی نسبت به دنیای بیرون می‌دهد و برای دور شدن و دفاع از خود به دنیای خیالی و افسانه ای پناهنده می‌شوند . این شخص از دنیای واقعی فرار می‌کند، دنیای که به او سختی های بسیاری را تحمیل کرده است  و ساکن دنیای خیالی می‌شود ، زیرا در آنجا آرامش  بیشتری را احساس می‌کند . افسانه بافی در افراد یک مشکل روانی نیست .این مشکل بستگی به اطرافیان فرد دارد ، و برای فائق امدن بر مشکل این افراد باید آنها را نزد یک مشاور و متخصص برد .

شخصیت از نظر فروید

همانطور که افراد رشد می کنند تجارب آنها به شکل گیری شخصیتشان به عنوان یک بزرگسال کمک می کند . از دیدگاه فروید رشد در طی 6 سال اول زندگی و در 5 مرحله شکل می یابد . او بر این باور بود که تجارب آسیب زای دوران کودکی تاثیر عمده ای در این زمینه دارند . البته ، هر واقعه خاص منحصر به فرد در افراد تاثیر متفاوتی دارد  ، که تنها با مطالعه و کاوش فرد درک می گردد . اما در هر مرحله رشد جراحات و آسیبهایی وجود دارد که ناشی از تثبیت در آن مرحله می باشد .

اگر فرد در مراحل رشد ، توانایی حل تعارض weaning ، آموزش آسان ، یا پیدا کردن هویت جنسی خود را نداشته باشد تثبیت رخ داده و فرد تمایل به حفظ برخی از عادات و خصایص دوره نوزادی خود را دارد . هر مشکل در هر مرحله اثر دراز مدت از لحاظ شخصیتی بروی ما دارد .  اگر در هشت ماه اول زندگی  یعنی در زمان نیاز کودک به شیر ، رفتار مادر خشن باشد و یا اگر در این مرحله مادر تلاش کند تا فرزندش را خیلی زود از شیر بگیرد ، در آنصورت شخصیت فرد  دهانی منفعل خواهد بود . این افراد که به دیگران وابسته اند علاقه خود به "تحریک دهان" ، مانند خوردن ، آشامیدن و سیگار کشیدن را در بزرگسالی حفظ می کنند .  هنگامی که کودک بین پنج تا هشت ماهگی است و دندانها شروع به رشد کرده اند ، تنها یک چیز او را راضی می کند آنهم گاز گرفتن چیزی مثل نوک پستان مادر است ، اگر این حرکت کودک رفتار خشن مادر را برانگیزد تعارض بطور کامل حل نخواهد شد و کودک ممکن است شخصیت دهانی مهاجم داشته باشد . این افراد تمایل به حفظ نیش زدن در چیزهایی همچون مداد ، آدامس ، و آدمهای دیگر را دارند . آنها گرایش به تهاجم ، جدل ، طعنه زدن ، و غیره را دربزرگسالی نشان می دهند .در مرحله مقعدی ،  بعضی از والدین خود را در خدمت روند آموزش توالت به کودک قرار می دهند که در صورت نامناسب بودن شیوه آموزش یعنی سهل گیری و یا سخت گیری والدین در  رقابت با همسایگان و بستگان و مجازات یا تحقیر کودکان زمینه را برای ابتلا کودک به  شخصیت مقعدی آماده خواهد کرد . شخصیتهای مقعدی بر دو دسته هستند :

شخصیتهای وسواسی مقعدی که تمایل به درهم و برهم بودن، آشفتگی و بی نظمی دارند و  شخصیتهای حافظ – مقعدی که تمیز ، دیکتاتوری ، بسیار خیره سر ، و خسیس می باشند . به عبارت دیگر ، افراد حافظ مقعد در تمام جهات تنگ نظر هستند . شخصیت فلیکس آنگر یک مثال کامل است.

همچنین در شخصیت های وابسته به الت ذکور ، اگر پسر به شدت توسط مادر خود طرد شود و تاحدودی نیز توسط پدر قدرتمندش تهدید شود دچار ضعف در اعتماد به نفس در مسائل مربوط به سکس می شود. او ممکن است با این کار از ارتباط با دگرجنس گرایان خودداری کند،  دختر های طرد شده توسط پدر و تهدید شده توسط مادر نیز به احتمال زیاد اعتماد به نفس پایینی داشته و ممکن است احساس کنند تبدیل به یک دیوار گلی شده و یا بیش از حد زنانه هستند.

قطعه گمشده

 
قطعه گمشده
اثر شل سیلور استاین
 
 
 
قطعه گم شده تنها نشسته بود ...
در انتظار کسی که از راه برسد
و او را با خود جایی ببرد
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

بعضی ها با او جور در می آمدند ...گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net



اما نمی توانستند قل بخورند
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net



بعضی دیگر قل می خوردند
اما جور در نمی آمدند
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net





گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net




یکی از جور در آمدن چیزی نمی فهمید
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net



دیگری از هیچ چیز چیزی نمی فهمید
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net



یکی زیادی ظریف بود
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net




و تالاپی پایین افتاد ...
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net




یکی او را می ستود ...
و می رفت پی کارش
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net



بعضی ها بیش از اندازه قطعه گم شده داشتند
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net




بعضی بیش از اندازه قطعه داشتند
تکمیل تکمیل !
گروه اینترنتیپرشیناستار|www.Persian-Star.net



او یاد گرفت که چگونه از چشم حریص ها خود را پنهان کند
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net



باز هم با انواع دیگری روبه رو می شد
بعضی خیلی ریزبین بودند
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net




بعضی ها در عالم خودشان بودند
و بی خیال می گذشتند

سلام !
گروهاینترنتیپرشین استار | www.Persian-Star.net

v


فکر کرد برای توجه دیگران خود را بیاراید ...
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net



فایده ای نداشت
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net




این بار پر زرق و برق شد
اما با این کار خجالتی ها از سر راهش فرار کردند
گروهاینترنتی پرشین استار |www.Persian-Star.netv




عاقبت یکی پیدا شد که کاملا جور در می آمد !
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


اما ناگهان ...
قطعه گم شده شروع کرد به رشد کردن !
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net




و رشد کرد
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net




- من نمی دانستم تو رشد می کنی
قطعه گم شده جواب داد :
"من هم نمی دانستم."
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net




- میروم پی قطعه گم شده خودم،
که بزرگ هم نمی شود ...
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net




روزها گذشت تا یک روز،
کسی آمد که با دیگران فرق داشت
قطعه گم شده پرسید : "از من چه می خواهی ؟"
- هیچ
- به من چه احتیاجی داری ؟
- هیچ
قطعه گم شده باز پرسید : "تو کی هستی ؟"
دایره بزرگ گفت : "من دایره بزرگم."




گروهاینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net




قطعه گم شده گفت :
"به گمانم تو همان کسی باشی که مدتهاست در انتظارش هستم. شاید من قطعه گمشده تو باشم"
دایره بزرگ گفت : " اما من قطعه ای گم نکرده ام و جایی برای جور در آمدن تو ندارم"
قطعه گم شده گفت : "حیف ! خیلی بد شد. چه قدر دلم می خواست با تو قل بخورم ..."
دایره بزرگ گفت : "تو نمی توانی با من قل بخوری. ولی شاید خودت بتوانی تنهایی قل بخوری"
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net



- تنهایی ؟
نه، قطعه گمشده که نمی تواند تنهایی قل بخورد
دایره بزرگ پرسید : "تا به حال امتحان کرده ای ؟"
قطعه گم شده گفت :"آخر من گوشه های تیزی دارم. شکل من به درد قل خوردن نمی خورد"
دایره بزرگ گفت : "گوشه ها ساییده می شوند و شکل ها تغییر می کنند
خب، من باید بروم. خداحافظ !
شاید روزی به همدیگر برسیم ..."
و قل خورد و رفت
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net





قطعه گم شده باز تنها ماند
مدتی دراز در همان حال نشست
گروهاینترنتیپرشین استار | www.Persian-Star.net



آن وقت ...
آهسته ...
آهسته ...
خود را از یک سو بالا کشید ...
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net



تلپی افتاد
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net



باز بلند شد ... خودش را بالا کشید ...
باز تالاپ ...
شروع کرد به پیش رفتن ...
گروهاینترنتی پرشین استار| www.Persian-Star.net




و به زودی لبه هایش شروع کرد به ساییده شدن ...
آن قدر از جایش بلند شد افتاد
بلند شد افتاد
بلند شد افتاد
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net




تا شکلش کم کم عوض شد ...
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net




حالا به جای اینکه تلپی بیفتد، بامپی می افتاد ...
و به جای اینکه بامپی بیفتد، بالا و پایین می پرید ...
و به جای اینکه بالا و پایین بپرد، قل می خورد و می رفت ...
نمی دانست به کجا، اما ناراحت هم نبود
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net




همین طور قل خورد و پیش رفت
گروه اینترنتی پرشین استار |www.Persian-Star.net


تا ...
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

گروه اینترنتیپرشین استار |www.Persian-Star.net      



و افکار و دیدگاهت را تغییر بده
 
و انرژیت را صرف شکل دادن به خودت کن 

نیکوتین؛ بختک اعتیاد

محققان به تازگی دریافته‌اند اولین واکنش نوجوان به نیکوتین، سیگاری شدن یا معتاد شدن او را در آینده تعیین می‌کند.
چه کسی فکر می‌کند با یک بار سیگار کشیدن، کارش به جایی برسد که هر سیگار را با سیگار قبلی روشن کند؟! شکر خدا ، اراده‌ای فولادین داریم که وسوسه سیگار کشیدن و لذت و آرامش دروغینش در آن هیچ اثری ندارد.

 اما دانشمندان دراین باره حرف دیگری دارند. آنها به تازگی متوجه شده‌اند گروهی از نوجوانان که در اولین سیگار کشیدن خود احساس آرامش می‌کنند بیشتر احتمال دارد که در آینده گرفتار اعتیاد به آن شوند. این یعنی اگر یک‌بار سیگار بکشی ممکن است به دهنت مزه کند و دیگر نتوانی از شرش خلاص شوی!

نیکوتین هم مانند کافئین و استریکنین جزو گروهی از ترکیبات شیمیایی است که به نام آلکالوئید شناخته می‌شوند. این مواد که تلخ واغلب سمی هستند، به وسیله گیاهان تولید شده وهمین طعم آنهاست که حیوانات را از خوردن‌شان باز می‌دارد.

معتاد، اعتیاد، drugs، Addiction، مواد مخدر، ترک اعتیاد، تریاک، دو بال پرواز، آمار اعتیاد، آمار اعتیاد کشور، آمار اعتیاد کنگره 60، آمار اعتیاد در کشور ایران، آمار معتادین، آمار معتادین ایران، آمار معتادین کشور، آمار معتادین مواد مخدر، آمار ها و نمودارهاپ، تحقیقات درباره معتادین، تحقیقات درباره اعتیاد، تحقیقات درباره اعتیاد در ایران، تحقیقات درباره وضع اعتیاد کشور،تبلیغات ، ضد سیگار

 اما انسان که احتمالا از این هشدار طبیعی سر در نمی‌آورد، برای کسب لذت، به جست‌وجوی این تلخی تا کجاها که نمی‌رود؟! بد نیست بدانید سالانه 400 هزار نفر در آمریکا در اثر بیماری‌های ناشی از سیگار می‌میرند. بیماری قلب و رگهای خونی، سرطان ریه، ناباروری، مشکلات گوارشی وپیری زودرس که جای خود دارند!

 حشره کش یا پناهی در صحرا؟

 در گذشته نیکوتین رابه‌عنوان یک سم قوی می‌شناخته و در تهیه بسیاری از حشره کش‌ها به‌کار می‌بردند. اگرچه امروزه بیشتر تنباکو از گیاه «نیکوتیانا توباکو» به دست می‌آید، اما 66 گیاه دیگر هم نیکوتین دارند که وطن 19 تای آنها استرالیاست.

به‌جز گیاه تنباکو، نیکوتین در گیاهان دیگری مانند گوجه فرنگی، سیب زمینی، بادمجان و فلفل سبز هم یافت می‌شود. به همین علت هم شاید بتوان گفت اولین کسانی که نیکوتین مصرف کردند، بومیان این منطقه بوده‌اند. آنها با کشف این که نیکوتین ماده‌ای محرک وکم‌کننده گرسنگی است؛ آن را با خود به سفرهای طولانی در صحرا می‌بردند.

 تنباکو اولین بار به‌وسیله اسپانیایی‌ها و به‌عنوان دارو به اروپا معرفی شد. آنها ادعا می‌کردند که این ماده در درمان روماتیسم، آسم، دندان درد و زخم مؤثر است. یکی از مدافعان بزرگ آن جین نیکوت، سفیر فرانسه در پرتغال بود که در سال 1561 دانه گیاه تنباکو را به فرانسه فرستاد و به همین علت به افتخار او گیاه آن را نیکوتیانا و آلکالوئید آن را (که در قرن 19 کشف شد) نیکوتین نامیدند. گرچه این شیمی دانان آلمانی، پاسلت و ریمان بودند که برای اولین بار آن را از گیاه تنباکو گرفتند.

 دودش به چشم همسایه می‌رود

جالب است بدانید نیکوتین . . .

در دمایی پایین‌تر از نقطه جوشش سوخته وبه‌دلیل فشار بخار پایین، در فشار هوا و دمای 95 درجه سانتی گراد بخار می‌شود؛ به همین علت وقتی که سیگار می‌کشید بیشتر نیکوتین موجود در آن تبخیر و از طریق تنفس وارد بدن شده و اثر دلخواه را ایجاد می‌کند. شاید به همین علت است که متخصصان می‌گویند کسانی که در معرض دود سیگار قرار می‌گیرند، حتی اگر سیگار نکشند هم از اثرات آن بی‌نصیب نمانده و حتی بیشتر آسیب می‌بینند.

مغزهایی حساس‌تر و جوان تر

 متأسفانه بیشترین گروه سنی که سیگار می‌کشند در سن 24 تا 18 سالگی یعنی جوانان هستند. دکتر ژوزف دیفرانزا از دانشگاه علوم پزشکی ماساچوست در مطالعه اخیر خود به این نتیجه رسیده است که همه نوجوانانی که یک‌بار سیگارمی‌کشند به دام اعتیاد گرفتار نمی‌شوند، بلکه گروهی از نوجوانان که در اولین سیگار کشیدن خود احساس آرامش می‌کنند بیشتر احتمال دارد که در آینده گرفتار اعتیاد به آن شوند.

 حتما می‌دانید که نیکوتین می‌تواند بر مغز اثری فوری داشته باشد. این دانشمندان می‌گویند نتایج بررسی آنها نشان می‌دهد که مغز بعضی از نوجوانان به نیکوتین حساس‌تر است و به همین دلیل است که آنها بیشتر مستعد اعتیاد هستند.

 باورتان می‌شود؟ در یک جمع نوجوان که دوستان به همدیگر سیگار تعارف کرده و (یا محض روکم کنی!) وادار به سیگار کشیدن می‌کنند، این پاسخ مغز آنها به اولین مصرف نیکوتین است که تعیین می‌کند چه کسی در آینده معتاد خواهد شد.

 متأسفانه طبق گزارشی که این محققان در مجله انجمن اطفال آمریکا چاپ کرده‌اند همین تجربه آرامش بخش در اولین مصرف سیگار، قوی‌ترین عامل پیشگویی‌کننده اعتیاد نوجوان است. دیگر عواملی که در این بررسی مؤثر شناخته شدند خلق افسرده، شخصیت نوطلب ومشاهده قهرمانان و الگوهای سیگاری در فیلم‌ها وتبلیغات تلویزیونی بوده است.

 آرامشی که گول می‌زند

 نیکوتین نیمه عمر بسیار کوتاهی دارد. یعنی در داخل بدن به سرعت اثر می‌کند. وقتی که یک پک عمیق از آن می‌زنید، نیکوتین از ریه و از طریق تنفس وارد جریان خونتان شده و خودش را به مغزتان می‌رساند و در محل گیرنده‌های خاص خود قفل می‌شود. اما در عرض 40 دقیقه به نصف قدرت اولش رسیده و شما را به کشیدن سیگار دیگری مشتاق می‌کند. و وقتی ناگهان متوجه می‌شوید در یک روز25 نخ سیگار کشیده‌اید، دوزاری تان می‌افتد (و می‌فهمید که جریان از این قرار است) که در دام اعتیاد گرفتار شده‌اید.

 البته به همین سادگی هم نیست. دانشمندان پس از کلی آزمایش و بررسی تئوری‌هایی برای این وابستگی مطرح کرده‌اند. یکی از این تئوری‌ها حاکی از آن است که نیکوتین مسیر مغزی که آرزو و امیال را به‌وجود می‌آورد، مهار کرده و باعث احساس آرامش در فرد می‌شود. اما این یک آرامش کاذب است چون خود همین سامانه، میل جدیدی برای مصرف دوباره نیکوتین ایجاد می‌کند.

علاوه بر این تحقیقات نشان داده که نیکوتین مسیرپاداش در مغز را فعال می‌کند (مسیری که مغز به‌وسیله آن احساس لذت و سرخوشی را تنظیم می‌کند) متأسفانه وابستگی از همین جا ایجاد می‌شود.

 برخلاف موادی چون کوکائین و هروئین، نیکوتین حساسیت این مسیر را زیاد می‌کند و به همین علت هم هست که محرومیت آن به نسبت هروئین و اتانل خفیف‌تر است. البته گول این حرف را نخورید چون با تمام این حرف‌ها در طول تاریخ ثابت شده ( انجمن قلب آمریکا هم اعتراف کرده !) که ترک اعتیاد به نیکوتین یکی از سخت‌ترین‌هاست البته عجیب هم نیست چون اثرات دارویی ورفتاری آن هم خیلی شبیه به موادی چون هروئین وکوکایین است.

سیگار کم نیکوتین، به قیمت سلامت

 بعضی فکر می‌کنند سیگاری که نیکوتین کمتری داشته باشد، بهتر است چون خطر کمتری هم برای سلامت دارد. این عده «پدیده جبران» را نادیده می‌گیرند. متأسفانه افرادی که از این نوع سیگارها استفاده می‌کنند، معمولا برای اینکه به مقدار نیکوتینی که به آن عادت کرده‌اند برسند، پک‌های عمیق‌تر زده وتعداد سیگار بیشتری هم می‌کشند.

 این‌طوری به جای اینکه نیکوتین مصرفی آنها کم شود بر مقدار مونوکسید کربن و بقیه مواد مصرفی‌شان هم اضافه می‌شود. بنابر این اگر می‌خواهید کباب نشوید، بهتر است به جای سیگار با نیکوتین کمتر، تعداد سیگار کمتری بکشید (والبته به تدریج آن را کنار بگذارید!)