سایت رسمی و تخصصی روانشناسی

سایت رسمی و تخصصی روانشناسی

مدیر سایت مهران حکمت
سایت رسمی و تخصصی روانشناسی

سایت رسمی و تخصصی روانشناسی

مدیر سایت مهران حکمت

رابطه ی افسردگی با میل جنسی

بیماری افسردگی یکی از مشکلات مربوط به خلق و خوی است که دو مشخصه ی اصلی دارد:



یکی کاهش علاقه و لذت بردن از شرایط و موقعیت‌‌های مختلف زندگی، و دوم احساس غمگینی مفرط که معمولا علامت‌های همراه نیز دارد و حداقل دو هفته طول می‌کشد.



در این مواقع، بهتر است بیماران هر چه سریع‌تر برای رفع علامت‌های آن، تحت درمان قرار بگیرند.

ماهیت خود بیماری افسردگی سبب کاهش میل جنسی در افراد می‌شود، بنابراین تجویز و مصرف مرتب داروهای ضدافسردگی می‌تواند با بهبود روان و کنترل بیماری، شرایط فرد را بهبود بخشد.



نکته‌ای که اغلب بیماران در مورد آن دچار تردید هستند، تاثیر داروهای ضدافسردگی در قدرت و فعالیت جنسی آنهاست که باید بگویم فقط در برخی مواقع ممکن است عوارض جانبی داروهای ضدافسردگی، اختلال در عملکرد جنسی باشد و این حالت بیشتر در هنگام مصرف دارویی از خانواده داروهای مهارکننده سروتونین دیده می‌شود.



در کشور ما با توجه به فرهنگ غالب مردم و عدم اظهار مشکلات جنسی به دلیل حجب و حیا، بهتر است درمانگران، تمام بیمارانی را که به علت افسردگی یا سایر اختلالات روان‌پزشکی تحت درمان هستند، شخصا بررسی کنند و پرسش‌هایی در این زمینه داشته باشند تا در صورت لزوم، برای رفع مشکل جنسی اقدام شود.



در اکثر مواقع اساس درمان، اطمینان دادن به بیمار از این بابت است که مشکل ایجاد شده برگشت‌پذیر خواهد بود و نباید تصور کند، فعالیت جنسی‌اش برای همیشه دچار اختلال شده است.

روشی جدید و منحصر به فرد برای کمک به بیماران مبتلا به افسردگی

محققان دانشگاه کالیفرنیا در آمریکا، روشی جدید و منحصر به فرد برای کمک به بیماران مبتلا به افسردگی کشف کرده اند.

در این روش غیرتهاجمی استفاده از محرک الکتریکی برای یک عصب اصلی که از مغز نشات می گیرد، برای بهبود بیماران امیدبخش و تاثیرگذار است. در یک آزمایش بالینی تکمیل شده که اخیرا در دانشگاه کالیفرنیا صورت گرفت، روش «تحریک عصبی تری جمینال» یا TNS توانست به طور متوسط تا ۷۰ درصد علائم افسردگی حاد را طی یک پژوهش هشت هفته ای کاهش دهد.

دکتر یان کوک پروفسور روانپزشک خانواده در انستیتو نوروساینس و رفتار انسانی خاطرنشان کرد که ۸۰ درصد از بیماران از انجام این روش سود قابل توجهی برده اند و نتیجه مطلوبی گرفته اند.

این تکنیک محرک که در یک آزمایش بالینی افسردگی مورد استفاده قرار گرفت به اندازه یک تلفن همراه بزرگ است.

محققان می گویند در مقایسه با داروهای ضد افسردگی این روش هیچ عارضه جانبی قابل توجهی ندارد.

این یافته در کنفرانس اخیر انستیتوهای ملی سلامت در آمریکا ارائه شده است.

مصرف ماهی و افسردگی پسران

یک مطالعه که به تازگی در ژاپن انجام شده نشان می دهد مصرف زیاد ماهی پرچرب مانند “ساردین” و “سالمون” به پسران نوجوان کمک می کند کمتر احساس افسردگی کنند.

این تاثیر در مورد نوجوانان دختر مشاهده نشد. اسیدهای چرب امگا ۳ از جمله “ایی.پی.ای”EPA و “دی.اچ.ای”DHA بیشتر در ماهی چرب یافت می شود.

از آنجا که تصور می شود این مواد غذایی در عملکرد مغز نقش دارد، محققان بسیاری به فکر افتاده اند تا بررسی کنند که آیا مصرف زیاد این مواد خطر افسردگی را کاهش می دهد یا خیر.

بنابراین محققان دانشگاه “توکیو” رژیم های غذایی و میزان افسردگی را در بیش از شش هزار و ۵۰۰ دانش آموز دبیرستانی ۱۲ تا ۱۵ ساله بررسی کردند.

محققان در مجله “Pediatrics” نوشتند: در مجموع ۲۳ درصد از پسران و ۳۱ درصد از دختران علائم افسردگی از جمله احساس بی ارزشی، ناامیدی و اختلال خواب داشتند.

محققان بر اساس پرسش نامه های مصرف غذا و ارزیابی عواملی از جمله سن و سطح تحصیلی والدین متوجه شدند، پسرانی که در رژیم غذایی خود بیشترین میزان مصرف ماهی را داشتند در مقابل آنهایی که ماهی را به کمترین میزان مصرف می کردند، ۲۷ درصد کمتر دچار افسردگی شدند.

همچنینی این مطالعه نشان داد که در میان دختران، روغن ماهی هیچ تاثیری بر افسردگی نداشت.

با وجود این محققان پذیرفته اند که توضیح علت تاثیر متفاوت روغن ماهی بر افسردگی در میان پسران و دختران دشوار است، اما به نکاتی مانند برخورداری از یک نقش ژنتیکی قویتر برای ابتلا به افسردگی در میان زنان در مقایسه با مردان اشاره کردند.

افسردگی

 هنگامی که پزشکان درباره افسردگی بحث می‌کنند، هدف آنها معالجه بیماریی است که “افسردگی عمده” (major depression) نامیده می‌شود. هنگامی می‌گوییم فردی به بیماری  افسردگی مبتلا می‌شود، که علائمی مانند آنچه در پایین به آنها اشاره خواهد شد، را تقریبا در هر روز، در تمام طول روز، برای دو هفته یا بیشتر داشته باشد.

 

اگر شما افسرده‌اید، ممکن است سر درد، درد‌های مبهم یا حاد یا مشکلات گوارشی و  جنسی داشته باشید. افراد سالمندتر مبتلا به افسردگی ممکن است احساس سردرگمی  یا مشکلاتی در تفهیم خواسته های ساده خود داشته باشند.

علائم افسردگی

از جمله علائم بیماری افسردگی می‌توان به این موارد اشاره کرد:

•داشتن احساس غم واندوه،ناامیدی و گریه‌های مکرر.
•از دست دادن علاقه یا خوشایند بودن چیزهایی که ازآن لذت می‌برید(شامل مسائل جنسی)
•احساس گناه، درماندگی یا بی ارزشی
•به مرگ فکر کردن یا خودکشی.
•خواب بیش از حد، یا مشکل در به خواب رفتن.
•از دست دادن اشتها و کاهش یا افزایش وزن به طور ناخواسته.
•احساس خستگی زیاد در تمام مدت.
•اشکال در تمرکز و تصمیم گیری.
•داشتن دردهای مبهم یا حاد و بهتر نشدن آنها با درمان‌های معمول.
•احساس بی‌قراری، عصبانیت و دلخوری زود هنگام.
علت افسردگی چیست؟

 به نظر می‌رسد که افسردگی  علاوه بر دلایل ارثی، به تغییرات مواد شیمیایی در مغز مربوط باشد که ارتباط بین سلولهای عصبی را با یکدیگر دچار اشکال می‌کند.

افسردگی می‌تواند با دغدغه‌ها و رویدادهای زندگی شما ارتباط داشته باشد، از قبیل مرگ کسی که دوستش دارید، طلاق یا از دست دادن کار.

 خوردن برخی از داروها، زیاده روی در مصرف داروها یا ابتلا به بیماریهای دیگر هم می‌تواند علت افسردگی باشد.

“دچار شدن به افسردگی به دلیل ضعف شخصیت، تنبلی یا بی‌ارادگی نیست.”

افسردگی چطور تشخیص داده می‌شود؟

اگر شما علائم فوق را دارید، حتما به پزشک مراجعه کنید، قطعا می‌توانید از او کمک بگیرید. از پزشک خود انتظار نداشته باشید که فقط با نگاه کردن به شما به افسردگی شما پی ببرد.

 هرچه سریعتر درمان شما پیگیری شود، زودتر از افسردگی بهبود خواهید یافت.

اولین بار که شما در مورد احساس خود با پزشک سخن می‌گویید، ممکن است او  از شما سوالاتی درباره نشانه‌های آن، سلامت شما، وسابقه مشکلات سلامت در خانواده‌تان بپرسد. همچنین پزشک ممکن است شما را مورد معاینه جسمی قرار دهد یا آزمایش‌های دیگری را برای شما درخواست کند.

 درمان افسردگی چگونه است؟

افسردگی را می‌توان هم با دارو، و هم با مشاوره یا هر دو درمان کرد.

داروهای ضدافسردگی: داروهای بسیاری را می‌توان برای درمان  افسردگی مورد استفاده قرار داد.

این داروها “ضد افسردگی” (antidepressant) نامیده می‌شوند. آنها عدم تعادل شیمیایی در مغز را که باعث افسردگی می‌شود، اصلاح می‌کنند.

 تاثیرداروهاثی ضد افسردگی‌ بر هر فردی متفاوت است. بنابراین حتی اگر یک دارو  بر بیماری شما تاثیری نداشته باشد، ممکن است داروی ضدافسردگی دیگر بر شما موثر باشد.

 ممکن است یک هفته بعد از شروع مصرف داروها  بهبودی را احساس کنید. اما  احتمالا تاثیرات کامل دارو  را تا  ۸ تا ۱۲ هفته بعد از شروع مصرف آن نخواهید دید.
 در هفته اول مصرف دارو ممکن است عوارض جانبی آن در شما ظاهر شود. اما میزان این عوارض جانی بعد از هفته دوم مصرف دارو به شدت کاهش می‌یابد.

تا کی به دارو نیاز خواهم داشت؟

مدت زمان نیازتان به مصرف دارو به میزان افسردگی شما بستگی دارد. ممکن است دکتر از شما بخواهد داروها را برای ۴تا ۶ ماه یا بیشتر مصرف کنید.

شما نیاز دارید به مدت زمان کافی دارو مصرف کنید تا احتمال عود افسردگی شما کاهش پیدا کند. در این زمینه حتما با پزشک خود مشورت کنید.

روان درمانی چیست؟

در روان درمانی ممکن است شما با یک پزشک خانوادگی، یک روانپزشک یا روان‌درمانگر درباره شرایط زندگی‌تان صحبت کنید.

ممکن است موضوع بحث شما با این درمان‌گران در مورد افکار و عقاید یا روابط خانوادگی‌تان  باشد. یا ممکن است بر رفتاری‌های‌تان متمرکز شوید، و اینکه این رفتارها چگونه بر زندگی شما اثر می‌گذارد و چگونه می توانید آنها را تغییر دهید.

معمولا روان‌درمانی برای مدت معینی مثلا بین  ۸ تا۲۰  جلسه انجام می‌شود.

آیا لازم است بستری شوم؟

معمولا با مراجعه به پزشک می‌توانید افسردگی را درمان کنید. اگر شما عارضه پزشکی دیگری دارید بر روی درمان تاثیر دارد، یا اگر خطر خودکشی در شما بالا باشد نیاز به درمان در بیمارستان دارید.

کی افسردگی به پایان می‌رسد؟

درمان افسردگی ممکن است برای هفته‌ها، ماه‌ها، یا حتی سال‌ها به طول انجامد.

خطر اصلی درمان نکردن افسردگی، خودکشی است. معمولا درمان افسردگی در مدت  ۸ تا ۱۲ هفته یا کمتر باعث بهبودی شما می‌شود.

گذر  از  افسردگی

برای گذر از یک دوره افسردگی به این نکات توجه داشته باشید:

•تند نروید، از خودتان انتظار زیاد  نداشته باشید. هر کاری را به صورت طبیعی انجام دهید. برنامه‌ای واقع گرایانه تنظیم کنید.
•به افکارمنفی که ممکن است در شما وجود داشته باشد،‌ اعتنا نکنید. افکاری از قبیل مقصر دانستن خود یا انتظارات غلط. این فکر بخشی از افسردگی است. اینها افکاریست که افسردگی شما را تشدید می‌کند.
•خودرا با فعالیت‌هایی در گیر کنید  که حس خوبی در شما ایجاد می‌کند یا احساس موفقیت را در شما به وجود می‌آورد.
•زمانی که افسرده‌اید تصمیم‌گیری‌های عمده درباره زندگی خود دوری کنید، اگر ضروری است که تصمیم بزرگی بگیرید از کسی که به او اعتماد دارید کمک بخواهید.
• اجتناب از مواد روانگردان غیرمجاز. این مواد سبب افسردگی شدید می‌شوند و تداخل‌های خطرناکی با داروی ضد افسردگی تجویزشده برای شما دارند.
• به نظر می‌رسد که فعالیت جسمی باعث بروز واکنش‌های شیمیایی در بدن می‌شود که ممکن است وضع روانی شما بهبود یابد.
•ورزش کردن ۴تا۶ بار در هفته، هر بار حدود ۳۰ دقیقه، هدف خوبی است.اما کمترین فعالیت جسمی هم می‌تواند مفید باشد.
•امیدواری خود را حفظ کنید. برطرف‌شدن کامل افسردگی شما نیاز به گذر زمان خواهد داشت.
خودکشی
 
افرادی که افسردگی دارند بعضی وقت‌ها به فکر خودکشی می‌افتند.

این فکر بخشی از افسردگی است.اگر شما به آزار رساندن خود فکر می‌کنید، به پزشک خود، دوستانتان، خانواده خود یا به مراکز محلی مشاوره مقابله با خودکشی، مراجعه کنید.
فورا درخواست کمک کنید. خبر خوش این است که پزشکان می‌توانند به شما کمک کنند و افسردگی شما قابل درمان است.

چرا باید افسردگی را درمان کرد؟

•درمان زودرس  کمک  می‌کند از بدتر شدن افسردگی یا مزمن و مداوم‌شدن آن جلوگیری شود.
• فکر کردن به خودکشی در بین افراد افسرده رایج است. اگر شما برای افسردگی‌تان درمان دریافت نکنید، خطر خودکشی افزایش پیدا می‌کند. درمان موفقیت‌آمیز افسردگی، ‌افکار خودکشی را برطرف خواهد کرد.
• درمان می‌تواند به بازگشت شما به حالت طبیعی و لذت بردن از زندگی کمک کند.
•درمان می‌تواند به جلوگیری از بازگشت افسردگی کمک کند. 

 روزهایی که به هیچ وجه در برابر خورشید قرار نمی گیرید، موجب می شود که به اختلال افسردگی فصلی یا به اصطلاح «SAD» مبتلا شوید.

به گزارش سرویس «بهداشت و درمان» ایسنا، این اختلال در شما احساس افسردگی، غمگینی و خواب آلودگی و کسالت ایجاد می کند.

هر چند اغلب پزشکان از این اختلال فصلی غفلت می کنند، اما روانپزشکان و روانشناسان به خوبی از آن مطلع هستند و علائم آن را تشخیص می دهند.

علائم این اختلال که در نتیجه تغییر فصل بروز می کند، همچنین شامل دردناک شدن مفاصل و بی خوابی هستند، اما کارشناسان می گویند: از آنجا که علائم این اختلال شبیه به سایر بیماری ها است، اغلب تشخیص داده نمی شود و در نتیجه مبتلایان اغلب با علائم ناخوشایند آن دست به گریبان می شوند.

به گزارش روزنامه دیلی میل، دکتر راشل فوستر ـ متخصص روان و اعصاب در دانشگاه آکسفوردـ می گوید: نور تاثیرات فیزیولوژیکی بسیاری روی بدن دارد. سلول های چشم نور را ثبت می کنند و مغز شب و روز را از این طریق تشخیص می دهد.

سپس هورمون های خاص گرسنگی، هضم، رشد، خلق و انرژی را تنظیم می کنند. تاریکی تولید هورمون ملاتونین را افزایش می دهد و به خواب کمک می کند.

همچنین مقدار هورمون سرتونین کاهش می یابد که نقش حیاتی در هوشیاری دارد.

فوستر توصیه می کند: به دلیل وجود این روابط باید هر فرد روزانه دو ساعت در برابر روشنایی طبیعی خورشید قرار گیرد، حتی اگر از راه یک پنجره بزرگ باشد. 

 

محققان نروژی با انجام مطالعات روی ۴۰ هزار نفر دریافتند که افرادی که به طور منظم در اوقات فراغت خود ورزش می کنند، کمتر از افراد دیگر دچار افسردگی و نگرانی می شوند.

این محققان اعلام کردند فعالیت بدنی در حین کار این تأثیری را که انجام ورزش و فعالیت بدنی در اوقات فراغت دارد، نمی گذارد.

محققان در گزارش خود که در مجله علمی انگلیسی «Psychiatry» منتشر شده است، اعلام کرده اند که تفاوت در تأثیر می تواند به دلیل سطح متفاوت کنش های اجتماعی باشد.

این محققان معتقدند که هم ورزش و هم شرایط و وضعیت فرد روی سلامت روان تأثیر دارد و همچنین این تحقیقات نشان می دهد که انجام ورزش و داشتن فعالیت در اوقات فراغت از بروز افسردگی و نگرانی در افراد جلوگیری می کند.

پائول فارمر سرپرست این تحقیقات گفت: انجام ورزش و تمرینات به طور طبیعی انسان را در شرایط و وضعیت خوب روحی و روانی قرار می دهد.

افرادی که در اوقات فراغت خود فعالیت ندارند ۲ برابر بیشتر از افرادی که در این اوقات ورزش می کنند و فعالیت دارند، در معرض خطر ابتلا به افسردگی قرار دارند.

افسردگی

افسردگی چیست؟

همه ما در طول زندگی در دوره های کوتاه و بلند احساس داشتن غم و اندوه را خصوصاً در هنگام از دست دادن همسر و یا نزدیکان، هنگام کار و یا از دست دادن آن، تجربه کرده ایم و همه ما قادر به مقابله با این حوادث هستیم. اما زمانی که این اندوه، بیش از اندازه و پایدار و عمیق باشد ممکن است منجر به بیماری افسردگی گردد.

امروزه علم شناخت فعل و انفعالات بیو شیمیایی مغز یا تغییرات شیمیایی در مسیرهای عصبی که اصطلاحاً نروترانسمیتر نامیده می‌شوند در ایجاد آثار بیماری افسردگی نشان داده است که این تغییرات شیمیایی خودرا بصورت علائمی‌همچون تغییر خلق، کاهش اشتهاء، تحریک پذیری، خستگی مفرط و بی علاقگی نمایان می‌سازد.البته دانشمندان علم ژنتیک یک ژن خاصی را مسئول این بیماری معرفی نمی‌کنند بلکه ترکیبی از ژنهای مختلف، شخص را مستعد به بیماری مذکور می‌نماید.

در واقع زمینه ژنیتیکی و همچنین مجموعه ای از رویدادهای پر از استرس و آسیب زای زندگی، همچون از دست دادن نزدیکان، همسر و یا ویژگیهای شخصیتی مانند بدبین بودن و تمایل به تنهایی می‌تواند فرد را به سمت ابتلاء به بیماری افسردگی هدایت نماید.

در هر لحظه از زمان حداقل 15 تا 20 درصد افراد بزرگسال جامعه ممکن است عوارض و نشانه های افسردگی شدید را از خود نشان بدهند و میلیونها نفر در هر لحظه در جهان تحت درمان افسردگی قرار گیرند.

خوشبختانه، امروزه به دلیل تحقیقات گسترده علمی‌و جدید درمان این بیماری بسیار راحتتر شده است .تشخیص زود هنگام افسردگی و داروهای جدیدتر، مثل داروهایی که مستقیماً تغییرات شیمیایی مغز را مورد هدف قرار می‌دهد می‌توانند عوارض و یا دوره های سخت بیماری را تحت کنترل در آورند.درمان به موقع می‌تواند نورامید بخش زندگی را به بیمار برگرداند.

انواع افسردگی

همانند هر بیماری دیگری مثل انواع بیماریهای قلبی یا پوستی بیماری افسردگی نیز فرمهای مختلفی دارد. که با این تقسیم بندی تشخیص و درمان آن راحتتر است البته قابل ذکر است که همچنان تحقیقات علمی‌ادامه دارد و ممکن است فرمهای دیگری نیز در آینده ارائه گردد.

در حال حاضر سه دسته عمده افسردگی عبارتند از :

1.  افسردگی شدید(عمده)Major Depression      

2.  افسردگی پایدار ولی خفیفDysthmia             

3.  اختلال دو قطبی

البته بیماران ممکن است انواع متفاوت از علائم و نشانه‌ها را داشته‌باشند که با همپوشانی گروههای مختلف همراه باشد.  
 
 
افسردگی اساسی یکی از مهمترین بیماریهای ناتوان کننده است که امروزه تعداد زیادی از مردم را در جهان درگیر کرده است.

افسردگی توانایی شما را در عملکرد, تفکر و احساس تحت تأثیر قرار می دهد. بطور ویژه افسردگی یک مشکل عاطفی است که با غمگینی یأس و ناامیدی فراگیر مشخص می گردد. فرد افسرده اغلب لذت بردن از زندگی را مشکل در می یابد. احساس تنهایی شدیدی می‌کند. و برای درگیر شدن در فعالیت های روزمره زندگی از نیرویی کم برخوردار است. بسیاری از مردم در دوره هایی از زندگی خود نسبت به رویدادهای زندگی احساس دلسردی می کنند. بهرحال, افسردگی واقعی عمیقتر و طولانی تر بوده و کل وجود شخص را تحت تأثیر قرار می دهد.

افراد دارای افسردگی آرزوی روزی بهتر را می کنند, اما امیدی برای آمدن چنین روزی ندارند. آنها نمی دانند که چطور می توانند احساس بهتری داشته باشند کسانی که از افسردگی رنج می برند ممکن است نوسانهای خلقی شدیدی را تجربه می‌کنند و یا بخواهند که از تعاملات اجتماعی کناره گیری کنند. احساس ناکامی و ناتوانی در پایان دادن به آن, موجب دلسردی بیشتر آنها می شود. در مواردی, افسردگی برای مدت زمان طولانی تری ماهها و حتی سالها ، طول می‌کشد, یک راه برای مقابله با افسردگی تعیین شدت آن, فهم اثرات آن از زمان شروع تا کنون, و جستجوی شیوه های درمانی است.
  •  شدت افسردگی


افسردگی به طرق گوناگون زندگی شخص را تحت تأثیر قرار می دهد. تا اندازه زیاد, نوع و شکل ظاهری افسردگی به الگوی مقابله ای, شخصیت و سطح قبلی عملکرد شخص وابسته است. در زیر چند علامت افسردگی ذکر شده است. آنها را بخوانید و وضعیت خود را با شاخصهای مربوط مقایسه کنید.

  •  هیجانها


_ کندی در ابراز عاطفی یا گریه کردن های مکرر
_ اشکال در لذت بردن از فعالیت های زندگی
· کاهش در میل جنسی

· احساس عمیق گناه و شرم

· احساس ناامیدی در زندگی

· احساس سردی یا دوری نسبت به خانواده و دوستان

  •  رفتار:


· کاهش علاقه جهت شرکت در فعالیت های قبلاً لذت بخش

· کاهش علاقه جهت حفظ بهداشت شخصی

· غفلت از مسئولیت ها

· کاهش توانایی مقابله

· آسیب به توانایی ارتباط با دیگران (از قبیل تحریک پذیری, طعنه زدن)

 

  •  شکایات بدنی:


· فقدان انرژی

· خوردن اجباری یا فقدان اشتها

· سردرد, پشت درد یا دردهای عضلانی عمومی بدون علت خاص

· بی خوابی یا خواب زیاد

اگر شما چند تا این نشانه ها را دارید, احتمالاً به طور جدی افسرده اید, مشاوره با یک متخصص در شیوه های مقابلة ما با آن مؤثر و مفید خواهد بود. یک گام در این مسیر، فهم و شناخت علل مختلف افسردگی است.

چه چیزی باعث افسردگی می شود؟


افسردگی توسط علل مختلف ایجاد می شود. بعضی از دوره های افسردگی ناشی از موقعیت های زندگی هستند. به عنوان مثال, مرگ شخص مورد علاقه, از دست دادن شغل و یا نا امیدی ناشی از شکست در ورود به دوره های فوق لیسانس همگی می توانند موجب افسردگی شوند. بهر حال وقتی افسردگی شخص نیست، افسردگی به دلیل فقدان درمان ممکن است بدتر گردد.

علاوه بر عوامل موقعیتی, فشارزاهای دیگر نیز می توانند موجب افسردگی شوند. عدم تعادل شیمیایی, عوامل شخصیتی, مصرف دارو و الکل, بیماری جسمانی و تغذیه ناکافی همگی می توانند موجب افسردگی شوند. با د نظر گرفتن اینکه عوامل بسیاری می توانند بر روی بهداشت روانی تأثیر بگذارند, نکته مهم بازنگری سبک زندگی فرد واعمال و رفتارهای بهداشتی اوست.

 روشهای درمان:


همه اشکال افسردگی در صورت تحت تأثیر قرار دادن عملکرد باید جدی تلقی گردند. توجه دقیق جهت تعیین منبع افسردگی ـ تعارض درونی, عواطف سرکوب شده, و تغییرات رفتاری ـ جهت فهم و تعیین شیوه رشد و گسترش افسردگی و شیوه های درمانی بسیار مهم و الزامی است.

پیشنهادهای کلیدی برای کاهش افسردگی عبارت هستند از:


ورزش جهت کاهش تنش, بازنگری فعالیتهای ذهنی جهت زدودن افکار مزاحم روزمره تغییر در جنبه های معمول زندگی, ایجاد یک نظام حمایتی, و پیدا کردن یک شیوه بهداشتی (سالم) جهت ابراز عواطف. اگر این روشهای اولیه در کاهش و از بین بردن ناراحتی مؤثر نباشند, روشهای دیگری نیز در دسترس هستند. می توانید جهت بررسی شیوه های مختلف با یک دوست, همسر, روحانی, مشاور حرفه ای یا روان پزشک صحبت کنید. علاوه بر روشهای درمانی فوق, درمانهای دارویی نیز وجود دارند که با اثربخشی قابل ملاحظه ای به کاهش افسردگی کمک می کنند.

اگر خواهان کمک حرفه ای برای مقابله با افسردگی هستید, می توانید با یک مشاوره حرفه ای در دفتر مشاوره دانشگاه تماس برقرار نمائید. 

 

افسردگی در نوجوانان

 

  «احساس می‌کنم که خیلی بی‌کس هستم»، « همه از من متنفرند» من حتی خودم هم از خودم متنفرم . چگونه می‌توانم از این چاه نکبت خلاص شوم» «نمی‌توانم درس بخوانم» « من هیچ دوستی ندارم» آیا این جملات آشناست؟ آیا نظیر چنین جملاتی را از زبان نوجوان خود شنیده‌اید؟ افسردگی در بین نوجوانان بیشتر از آنچه قبلاً فکر می‌کردند، رایج است. نوجوانی که بنظر گوشه‌گیر و تنها می‌رسد، در بیشتر موارد درگیر یک دوره حل مسئله است. در حالیکه برای برخی دیگر یک مشکل جدی تر است که حتی در مواردی می‌تواند منجر به خودکشی شود. نوجوانان افسرده احساس غمگینی می‌کنند و ممکن است این حالت را بعنوان احساس بی‌کسی استنباط نمایند.

معمولاً اینگونه نوجوانان در ارتباطات خود با خانواده و دوستان راحت نیستند. آنها اغلب توانایی تمرکز حواس ضعیفی دارند، در شروع عمل و اقدامات خودانگیخته بی‌نهایت مشکل دارند، تغییرات قابل توجهی در نحوه تفکر و رفتار آنها مشاهده می‌شود، اغلب اوقات در طول شب با اختلالات خواب مواجهند و تغییراتی در الگوهای غذاخوردن آنها مشاهده می‌شود، ممکن است احساس شدید خستگی کنند، انگار خود را بزور حرکت می‌دهند یا برعکس برخی از آنان بسیار پرانرژی هستند، ممکن است احساس گناه یا بی‌ارزشی کنند.

نوجوانی که مبتلا به بیماری افسردگی است، اگر کمکی که به آن نیاز دارد دریافت نکند، ممکن است اقدام به خودکشی نماید. بطور عادی نوجوانان وقتی که غمگین باشند درباره غمشان شکایت یا صحبت می‌کنند و سعی می‌کنند که برای رفع آن کاری کنند. بطور کلی افراد در نوجوانی از والدینشان دور می‌شوند و بیشتر با همسالان خود تماس و ارتباط برقرار می‌کنند. تفاوت بین غم معمولی نوجوانان و افسردگی بستگی به مدت زمان، شدت و میزان انحراف خلق از خلق و رفتار معمول نوجوان دارد. نوجوانان به دلایل مختلف غمگین می‌شوند. نوجوانانی که بطور ممتد تحت فشار روانی هستند، افسرده می‌شوند و این موارد بیشتر در خانواده‌هایی اتفاق می‌افتد که مورد مشابهی در بین اعضای خانواده از افسردگی وجود داشته است.

چند نکته مهم

  • در اجرای انضباط از تقویت مثبت استفاده کنید. شرمساری و تنبیه در برقراری انضباط ممکن است باعث بروز احساس بی‌ارزشی و عدم کفایت در اداره امور زندگی در نوجوان گردد.

  • از ابراز حمایت بیش از حد و راهنمایی بی حد به نوجوان احتراز کنید. حمایت بیش از حد امکان هر گونه بروز اشتباهی را از نوجوان می‌‌ گیرد. هدایت و راهنمایی بیش از حد در زمینه آنچه که باید و آنچه که نباید توسط والدین باعث می‌شود که نوجوان فکر کند آنها به او اعتماد ندارند.

  • انتظار پذیرش مطلق از طرف نوجوان خود نداشته باشید.

  • از نوجوان خود انتظار تکمیل و برآوردن آرزوها و اهداف ناکام خود را نداشته باشید.

  • مجدداً ذکر می‌گردد که گاهگاهی احساس ناخشنودی در بین نوجوانان شایع است.

 علائم افسردگی نوجوانان

درصورتی که متوجه شدید حداقل 3 مورد یا بیشتر از موارد ذیل بمدت دوهفته یا بیشتر ادامه دارد احتمال ابتلا به افسردگی نوجوانی وجود دارد:

  • گریه کردن، غمگینی یا بداخلاقی

  •  گوشه گیری (احتراز از دوستان، فعالیتها و وقایع اجتماعی)

  •  مشکلات خواب

  •  مشکلات تغذیه

  •  افت عملکرد مدرسه ای

  •  فعالیت زیادی یا فقدان فعالیت انرژی

  • احساس گناه یا خودکم بینی

  • خستگی بیش از حد و دائمی

  • اشتغال ذهنی بیش از حد در مورد مرگ، مردن یا آرزوی مرگ

اگر نوجوانی که مبتلا به افسردگی است کمکی دریافت نکند ممکن است بعنوان یک راه فرار از این موقعیت، اقدام به خودکشی نماید.

چهارنشانه‌ای که احتمال اقدام به خودکشی را مشخص می‌کند عبارتند از :

1- تهدید یا صحبت کردن در مورد کشتن خود

2- ابراز آمادگی برای مرگ مثل بخشیدن مایملک خود، وصیت‌نامه، نامه‌های وداع، یا خداحافظی کردن)

3- بنحویی صحبت کردن که انگار هیچ امیدی به آینده ندارد.

4- احساس بیکسی و ناامیدی نسبت به خود یا سایرین

نوجوانانی که هر کدام از این علائم را نشان دهند بایستی حتماً به روانپزشک ارجاع شوند و کمک تخصصی ویژه دریافت کنند. اگر احساس می‌کنید که نوجوان شما ممکن است از افسردگی رنج ببرد پیشنهاد می‌شود که نسبت به ارجاع او به یک متخصص باتجربه بهداشت روان و انجام ارزیابی دقیق اقدام نمایید.

کمکهایی که شما می‌توانید بکنید:

  • داوطلب گوش دادن به صحبتهای آنان باشید. زمانی را واقعاً صرف نوجوان خود کنید. احساس نکنید که همیشه باید توان پاسخگویی به سئوالات آنها را داشته باشید . فقط گوش کنید.

  • مسئله مطرح شده توسط آنها را کاملاً جدی بدانید. آن مسئله ممکن است برای شما مهم نباشد ولی برای آنها اهمیت دارد. به نوجوان خود نشان دهید که مورد توجه شماست و سعی در درک او دارید.

  • نوجوان خود را تنها نگذارید. بیان این جمله کمکی به نوجوان نمی‌کند: «چیزی نشده، سرت را بالا بگیر، فردا حتماً روز بهتری خواهد بود، مسئله‌ای که بوجود آمده برای او کاملاً جدی و واقعی است.

  • نوجوان را تشویق کنید که با سایر بزرگسالان نیز همانند شما صحبت کند. به او پیشنهاد کنید که به آنها بعنوان یک دوست بزرگسال اعتماد کند. (این افراد مورد اعتماد والدین باشند)

  • سعی کنید نشان دهید که آنها برایتان اهمیت دارند. آنها ممکن است از شما دوری کنند. در کنار آنها بمانید. سعی کنید شرایطی را فراهم کنید که با شما کاری را بطور مشترک انجام دهند. به آنان تأکید نکنید که بایستی شاد باشند. با آنها و احوالشان کنار بیایید.

  • به موقع به آنها پیشنهاد کمک کنید. دریافت کمک به موقع مانع از فرورفتن نوجوان در افسردگی عمیق تر می‌شود و پیشگیری از بروز اختلال می‌گردد.

  • سعی کنید تا علت اندوه نوجوان را دریابید . منشاء غم کجاست؟ با درک منشاء بروز غم نوجوان بهترین وسیله برای آزادساختن خود از اثرات آنرا در اختیار دارد.

  •  انتظار طرد داشته باشید. اگر سعی در ارتباط یا حمایت از نوجوان افسرده‌ای را دارید تعجب نکنید که گاهی پاسخهای منفی و یا رفتار تحریک پذیری نشان دهند. این وضعیت را شخصی و خصوصی تعبیر نکنید. یک اصل مهم صبوری و تحمل است.

بخاطر داشته باشید که شما نمی‌توانید مسئول اعمال شخص دیگری که تحت فشار روانی یا افسردگی یا افکار خودکشی است باشید. آنچه که شما می‌توانید انجام دهید ایفای نقش بعنوان یک دوست مسئول علاقمند در کنار نوجوان به هنگام موقعیتهای سخت می‌باشد. در این برهمه زمانی می‌توانید به نگرانی‌های آنها گوش کنید، از آنها حمایت کنید و برای دریافت کمک‌های تخصصی آنها را راهنمایی و ارجاع دهید.